۱۶ مرداد ۱۳۹۱ - ۱۴:۳۲
باید کاری کرد

رسانه های غربی چگونه دروغ میگویند؟

زماني كه جريان اين خبر از بين افرادي شروع مي‌شود كه از حقيقت موضوع دورند، شايعه آغاز مي‌گردد و تكرار آن بدون ارائه برهان و دليل ادامه مي‌يابد تا تقريباً بسياري از مردم آن را باور مي‌كنند
کد خبر : ۷۴۴۰۸

به گزارش سرویس وبلاگ صراط؛حسن عبدالصمد نویسنده وبلاگ باید کاری کرد در آخرین به روزرسانی وبلاگ خود نوشته است:



اپیزود اول:

مردی دارد در پارک مرکزی شهر نیویورک قدم میزند که ناگهان میبیند سگی به دختر بچه ای حمله کرده است مرد به طرف آنها میدود و با سگ درگیر میشود . سرانجام سگ را میکشد و زندگی دختربچه ای را نجات میدهد.

فردا در روزنامه ها می نویسند :


یک نیویورکی شجاع جان دختر بچه ای را نجات داد


اما آن مرد می گوید: من نیوریورکی نیستم

پس روزنامه های صبح می نویسند:


آمریکایی شجاع جان دختر بچه ای را نجات داد .


آن مرد دوباره میگوید: من امریکایی نیستم

از او میپرسند :خب پس تو کجایی هستی


من اهل کشور مصر و مسلمان هستم

فردای آن روز روزنامه ها این طور می نویسند :


یک تند روی مسلمان سگ بی گناه امریکایی را کشت!

اپیزود دوم:

یک تند روی مسلمان سگ بی گناه امریکایی را کشت!

ندا آقا سلطان به دست مزدوران رژیم کشته شد!

بشار اسد مردم کشور خودش را به قتل میرساند!

غرب به دنبال گرفتن حقوق مردم سوریه وارد میدان شده است!

ایران یک کشور تروریست است!

حقوق زنان در ایران رعایت نمیشود!

دانشجویان دختر مسلمان در غرب حق درس خواندن ندارند!

آزادی بیان در ایران وجود ندارد!

مردم ایران از حکومت رضایت ندارند!

مردم افغانستان و عراق تروریستند!

مردم مینمار باید کشته شوند!

اسرائیل مدافع حقوق بشر است!

مردم فلسطین باید از سرزمینشان بیرون روند!

گرانی های اخیردر ایران به دست سران حکومت در ایران رخ میدهد!

این قصه ادامه دارد......

...........

تاكتيك‌هاي عمليات رواني در جنگ نرم

سانسور Censorship

سانسور عبارت است از حذف عمدي موادي از جريان عبور آگاهي‌ها، به منظور شكل دادن عقايد و اعمال ديگران، اين حذف عمدي مي‌تواند به دو شكل صورت پذيرد. سانسور در ساده‌ترین معني‌اش، رسيدگي و آزمايش پيام‌هاي كثيرالانتشار توسط اولياي امور به جهت بازداشت موادي است كه از نظر آنان نامطلوب است. اين شكل سانسور، همان ايجاد مانع قبلي با عملي جهت جلوگيري از انتشار مواد نامطلوب است كه مثلاً مي‌تواند شامل حذف واژه‌ها، عبارات يا جملاتي خاص، توسط سانسورگر باشد.

اخبار كنترل شده:

شكل خفيفي از سانسور نيز كه اخبار كنترل شده نام گرفته، وجود دارد. در اخبار كنترل شده، توزيع اطلاعات به طريقي است كه حافظ حداكثر منافع توزيع‌كننده باشد. دولت‌ها، اصناف و ديگر ديوان‌سالاري‌ها، غالب اوقات در كنترل اخبار مقصر قلمداد مي‌شوند.

سانسور برون قانوني:

سانسور برون قانوني سانسوري است كه خارج از كنترل قانوني يا قدرت قانوني باشد. چنين سانسوري مي‌تواند داوطلبانه باشد. مثل وقتي كه سردبيري، عبارت ياواژه‌اي را از دست نوشته خود حذف مي‌كند چرا كه احساس مي‌كند از ذوق سليم به دور است يا كتابداري كه كتابي را از دور خارج مي‌كند، بدين علت كه به نظر او قبيح و اهانت‌آميز است و وي مطالب قبيح و اهانت‌آميز را دوست ندارد.

از يك لحاظ سانسور برون قانوني مي‌تواند غيرداوطلبانه باشد مانند وقتي كه سانسور خود پاسخي به فشار‌هاي اقتصادي، سياسي يا فشار‌هاي ديگري از اين قبيل است. مثلاً يك ايستگاه راديو- تلويزيوني ممكن است انتقاد از مقامات دولتي را به علت تهديد‌هاي واقعي يا احتمالي، از جانب آن مقامات در خصوص تمديد مجوز مسكوت گذارد.

تحريف Disortion

يكي از رايج‌ترين شيوه‌هاي پوشش خبري و مطبوعاتي،‌تغيير متن پيام به شيوه‌هاي مختلف از طريق دست‌كاري خبر است. در مسئله تحريف، سه پديده به چشم مي‌خورد كه عبارتند از: تعديل، شاخ و برگ دادن و جذب. يك خبر در حين انتقال از شخصي به شخص ديگر به تدريج كوچك‌تر از گذشته، قابل فهم‌تر و از نظر بازگو كردن، ساده‌تر مي‌شود. در حين فرآيند انتقال متوالي بسياري از جزييات اصلي خبر كم‌كم تعديل مي‌شوند، تجربه‌هايي كه در مورد تحريف انجام شده است، نشان مي‌دهد كه بسياري از جزييات موجود در ابتداي زنجيره انتقال به شدت حذف مي‌شوند.

هر بار كه خبر تحريف شده نقل مي‌شود، ميزان جزييات، هر چند باكندي، كاهش مي‌يابد. در همان زماني كه فرآيند تعديل انجام مي گيرد، شاخ و برگ‌هاي ديگري به خبر اضافه مي‌گردد.

ساختن يك يا چند دشمن فرضي To Make a supposed Enemy

اين يكي از شيوه‌هاي قديمي سياسيون كهنه‌كار است كه قدرت را در اختيار دارند و براي بقا و ماندگاري در حكومت از آن استفاده مي‌كنند. اين شيوه به مطبوعات نيز رخنه كرده است. در اين شيوه سعي مي‌شود تا ساير رسانه‌ها و مطبوعات يا ساير سياستمداران و يا ساير احزاب را در چشم مخاطبان خود، به شكل يك دشمن نشان‌دهند. هميشه داشتن يك دشمن فرضي مي‌تواند اقدامات طرف مقابل را محق و معتبر جلوه دهد و زمينه را براي هر نوع اقدامي فراهم آورد. استفاده از اين شيوه خود مي‌تواند براي متحد كردن افراد داخل يك كشور نيز مفيد واقع شود.

پاره حقيقت‌گويي To release a part of truth

گاهي حادثه، خبر يا سخني مطرح مي‌شود كه از نظر منبع، محتواي پيام، مجموعه‌اي به هم پيوسته و مرتب است كه اگر بخشي از آن نقل و بخشي نقل نشود جهت و نتيجه پيام، منحرف خواهد شد. اين از رويه‌هاي رايج مطبوعات است كه معمولاً متناسب با جايگاه و جناح سياسي كه به آن متمايل هستند، بخشي از خبر نقل و بخشي را نقل نمي‌‌كنند. اين شيوه به خصوص در انتشار نظرات رهبران سياسي متداول است.

به طور كلي از ديد روزنامه‌نگاران يك خبر هنگامي كامل است كه عناصر خبري در آن به شكل كلي مطرح شوند. اما چنانچه يكي از عناصر خبري- چگونه؟ كجا؟ كي؟ چه كسي؟ چه چيزي؟ چرا؟ – در خبر بيان نگردد، خبر ناقص است. كه در اين تاكتيك، حذف يكي از اين عناصر به عمد صورت مي‌گيرد. درنشريات براي جلب نمودن نظر خواننده به تيتر خبر، از اين تاكتيك استفاده مي‌نمايند.

محك زدن To Test for Confirm

براي ارزيابي اوضاع جامعه و طرز تفكر مردم جامعه درباره موضوعي خاص كه نسبت به آن حساسيت وجود دارد و يا دريافت بازخورد نظر حاكمان و يا گروهي خاص يا صنفي از اصناف جامعه، خبري منتشر مي‌شود كه عكس‌العمل به آن، زمينه طرح سوژه‌هاي بعدي قرار مي‌گيرد عوامل تبليغاتي سعي مي‌كنند براي دريافت بازخورد نظر گروهي خاص و يا حتي افراد جامعه، با انتشار يك موضوع عكس‌العمل آن‌ها را مورد ارزيابي قرار دهند و سياست‌هاي آينده خود را نسبت به آن طراحي كنند.

تاكتيك محک زدن به نوعي، تاكتيك بازگشتي هم هست و به افراد خاص بر مي‌گردد و جامعه محدودتري را در نظر مي‌گيرد. اما بازخورد بيشتر به جامعه و عوام بر مي‌گردد. مثلاً براي ارزيابي نظر مردم ايران راجع به رابطه با آمريكا، خبري منتشر مي‌شود تا پس از محك زدن آن، موضوعات جدي‌تري را در اين باره منتشر سازند.

ادعا به جاي واقعيت To truthPretention instead of trath

رسانه‌هاي خبري براي دستيابي به اهداف مورد نظر خودگاهي ادعا‌هایي عليه افراد، گروه‌هاي مختلف و رسانه‌هاي رقيب مطرح مي‌كنند و آنان را مجبور به پاسخگويي مي‌نمايند. در واقع در اين روش، اخبار مخابره شده و يا به چاپ رسيده نوعي ادعا به جاي واقعيت را در ذهن مخاطب تداعي مي‌كند و با استفاده از كلماتي نظير «ادعا» منبع خبر سعي مي‌كند اولاً خبر را از دست ندهد، در ثاني صحت و سقم خبر را به گردن منبع مدعي آن انداخته، ثالثاً چنانچه خبر مورد تأييد قرار گرفت، اعتبار پخش آن را نصيب خود كند و در نهايت پيامي را كه مدنظرش مي‌باشد به همراه خبر القا نمايد.

اغراق

عوامل تبليغاتي با بهره‌گيري از اين شيوه دست به پخش مطالب مبالغه‌آميز مي‌زنند. آن‌ها سعي مي‌كنند مطالب كوچك را بسيار بزرگتر از آن‌چه وجود دارد جلوه دهند و همچنين قادرند از مطالب بزرگ به شكلي ضعيف و در زمان، مكان و جايگاهي كه به چشم نمي‌آيد، بهره‌برداري كند.

تفرقه

شايد بتوان تفرقه را يكي از مؤلفه‌هاي عوامل قبلي دانست كه با استفاده از آن‌ها عامل تبليغاتي سعي مي‌كند بين جامعه مخاطبان خود با مرزبندي و جناح بندي‌هايي كه در اكثريت موارد كاذب هم مي‌باشد، مطالبي را پخش كند تا پتانسيل و توان آن‌ها را كاهش دهد.

ترور شخصيت

در شيوه‌هاي جديد، ترور فيزيكي جاي خود را به ترور شخصيت داده است. در زمان‌هايي كه نتوان فردي را ترور فيزيكي كرد و يا نبايد افراد مورد ترور فيزيكي قرار گيرند، سعي مي‌كنند از طريق عوامل تبليغاتي جنگ رواني و با استفاده از وسايل ارتباط جمعي، شخصيت‌هاي مطرح و موثر در جناح مقابل را به زير ذره‌بين كشيده و با بزرگ‌نمايي نقاط ضعف آنان را ترور شخصيت نمايد.

شايعه (Rumour)

زماني كه جريان اين خبر از بين افرادي شروع مي‌شود كه از حقيقت موضوع دورند، شايعه آغاز مي‌گردد و تكرار آن بدون ارائه برهان و دليل ادامه مي‌يابد تا تقريباً بسياري از مردم آن را باور مي‌كنند و در نهايت شيوه معيني براي ترويج آن پيش گرفته مي‌شود، شايعات زماني رواج مي‌يابند كه حوادث مربوط به آن در زندگي افراد از اهميتي برخوردار باشند يا در مورد آن‌ها خبر‌هاي صريح پخش نشود و يا اينكه خبر‌هاي مربوط به آن‌ها مبهم باشند.

تاكتيك شايعه

شايعه در جايي ايجاد مي‌شود كه خبر نباشد و یا خبر از منابع موثق منتشر نگردد. از جمله اولين عناصري كه در بحث شايعه مطرح مي‌باشند، موضوع، مكان و زمان شايعه است. يك شايعه‌ساز ماهر به خوبي مي‌داند كه شايعه وي بايد موضعي باشد كه حساسيت بالاي جامعه را در زمان و مكان مناسب به خود اختصاص دهد. رابطه بين موضوع، زمان و مكان مي‌بايد در پخش يك شايعه به خوبي درك و احساس گردد.

هر شايعه در برگيرنده بخش قابل ملاحظه‌اي از واقعيت مي‌تواند باشد، اما ضريب نفوذ آن نيز تحت تأثير سه عامل ديگر مي‌تواند افزايش بالايي پيدا كند، كه اين عوامل عبارتنداز: تسطيح، همانند سازي، برجسته‌سازي.

تسطيح

در تسطيح، شايعه‌ساز سعي مي‌كند عوامل حاشيه‌اي و جنبي يك موضوع را از بين ببرد و موضوع شاخص را نمايان‌تر كند. حذف مطالب حاشيه‌اي شايعه و حذف مطالب كم‌اهميت‌تر عامل تسطيح را شكل مي‌دهد. در اين جا موضوع شايعه نماد وسيع‌تر و بزرگ‌تري پيدا مي‌كند و يا به تعبير ديگر تنها موضوع شاخص جامعه مي‌شود

همانندسازي

در همانندسازي نوعي فرافكني صورت مي‌گيرد. موضوعي در ذهن مخاطب عينيت پيدا كرده و مخاطب نسبت به آن آگاهي دارد. در اين نوع شايعه، استفاده از تاكتيك بك‌گراند مي‌تواند عنصر شايعه را تقويت كند.

برجسته‌سازي، بزرگ‌نمايي

نمودار شدن عنصر اصلي شايعه همان برجسته‌ساز و واضح كردن موضوع اصلي است. برجسته‌سازي زماني اتفاق مي‌افتد كه شما بتوانيد با تسطيح عناصر حاشيه‌اي خبر را حذف و با مبالغه‌اي كه در خبر انجام مي‌دهيد، آن را در حد معقول بزرگ جلوه دهيد.

شايعات در زمان جنگ‌هاي نظامي سه دسته هستند و داراي سه كاربرد مي‌باشند:

شايعات تفرقه‌افكن

در اين نوع شايعه سعي مي‌شود در موانع دشمن ايجاد شكاف نمايند و با بيان تشنجات بين افراد دشمن آن‌ها را ضعيف كنند. اين نوع شايعه در بازي‌هاي سياسي كاربرد وسيعي دارد.

شايعات هراس‌آور

در اين نوع شايعه با اعلام كشته‌هاي وسيع و پخش آن در بين نيروهاي دشمن مي‌توان نااميدي را در بين آن‌ها افزايش داده و آن‌ها را ضعيف نمود.

شايعات اميدبخش

اين نوع شايعات باعث ايجاد روحيه و انسجام در بين نيروهاي خودي شده و كاربردي وسيع دارد.

نيل پستمن در كتاب خود تحت نام «زندگي در عيش، مردن در خوشي» شايعات را به سه دسته تقسيم مي‌كند:

شايعات آتشين

شايعه‌اي است كه يكباره شكل مي‌گيرد، همه جامعه را تحت‌الشعاع قرار مي‌دهد و اثري كوتاه‌مدت دارد. كاربرد اين نوع شايعه بيشتر در زمان جنگ نظامي است. استفاده از آمار و ارقام و بزرگ نشان دادن آن ها، مسير شايعات آتشين است. به معناي ديگر شايعات آتشين با ارقامي بسيار بزرگ ولي فقط در يك مقطع وارد مي‌شوند، تأثير آن‌ها عظيم است ولي مقطعي است.

شايعات خزنده

شايعاتي هستند كه همراه با تاكتيك‌هاي قطره‌چكاني، مرحله به مرحله مي‌تواند مسير يك شايعه را در ذهن افراد يك جامعه طراحي كند. اين شايعات دراز مدت‌تر از شايعات آتشين هستند و پيچيدگي‌هاي بيشتري نيز دارند.

شايعات دلفيني

آن نوع از شايعات هستند كه به تناسب زمان آشكار مي‌گردند و بلافاصله پس از تأثيرگذاري براي مدتي پنهان مي‌شوند و دوباره با ايجاد زمينه و انگيزه خود را آشكار مي‌كنند. به گفته پستمن اين شايعات، شايعات غواصي مي‌باشند. در اين نوع شايعه از آنچه كه در گذشته اتفاق افتاده در زمان‌هايي كه كاربرد آن اقتضاء مي‌كند، استفاده مي‌كنند. گاهي مطالبي را آشكار و گاهي مطالبي را پنهان مي‌نمايند.

تاكتيك ماساژ پيام Spinning The Message

انواع بيشماري از فريب و خودفريبي در انبوه داده‌ها و اطلاعات و دانشي كه هر روز از كارخانه كار فكري دولت به بيرون جريان مي‌يابد، ديده شده است كه به ماساژ پيام معروف است. تاكتيك حذف، تاكتيك كلي بافي، تاكتيك زمان‌بندي، تاكتيك قطره‌چكاني، تاكتيك موجي و تاكتيك تبخير از جمله تاكتيك‌هاي ماساژ پيام به شمار مي‌آيند.

تاكتيك‌ كلي بافي Generality Tactic

تاكتيك كلي‌بافي تاكتيكي است كه در آن جزئياتي كه ممكن است مخالفت اداري يا سياسي را برانگيزد را با لعابي از مطالب غيرواقعي مي‌پوشانند. در پخش اين تاكتيك سعي مي‌شود بدون توجه به مسايل اصلي و عميق در خبر و بدون ريشه‌يابي به موضوعي كه منعكس مي‌شود به حواشي آن پرداخته شده، به خبر لعاب بزنند و شاخ و برگ آن را اضافه كنند و خواننده را در سطح نگه دارد. و توجه وي را كمتر معطوف به عمق مطالب نمايند. اين تاكتيك بيشتر در پخش بيانيه‌هاي وزارت امور خارجه و يا دستگاه ديپلماسي خارجي كشورها مورد استفاده قرار مي‌گيرد، كه در آن‌ها از شيوه بي‌حس‌سازي مغزي استفاده شده است.

تاكتيك زمان‌بندي Timing Tactic

مرسوم‌ترين مصداقي را كه مي‌توان براي تاكتيك زمان‌بندي مثال زد، تأخير در پخش خبر مي‌باشد، به نحوي كه ديگر پيام‌گير نتواند كاري بكند. اين شيوه در بسياري از موارد التهاب و اشتياق مخاطبين را براي شنيدن خبر از منابع موثق مهيا نموده و در بخشي ديگر زمينه پخش شايعات را نيز فراهم مي‌كند.

تاكتيك حذف Omission Tactic

براساس اين تاكتيك قسمت‌هاي مهمي از خبر به دلايلي كه از پيش طراحي شده و به شكلي هدفمند حذف مي‌گردد تا زمينه را براي پخش تاكتيك شايعه مهيا نمايد. در اين تاكتيك پخش‌كننده خبر (رسانه) مي‌داند كه با پخش قسمت ناقصي از خبر سوالاتي، در ذهن مخاطبان ايجاد مي‌شود كه اين سؤالات چنانچه پاسخ گفته نشود، زمينه پخش شايعات را فراهم مي‌كند.

تاكتيك قطره‌چكاني Dribble Tactic

داده‌ها، اطلاعات و دانش به جاي آنكه در سندي واحد نوشته شود در اين تاكتيك دسته‌بندي شده و در زمان‌هاي گوناگون و به مقدار بسيار كم ارائه مي‌گردد تا هم مخاطب نسبت به منبع خبر اعتماد پيدا كند و هم نسبت به آن اعتياد پيدا كند و منتظر پخش اخبار از مجراي مورد نظر گردد. در اين شيوه الگوي رخدادها تجزيه مي‌شود و از ديدگيرنده مخفي مي‌ماند.

تاكتيك دروغ بزرگ يا استفاده از دروغ محض Lie Tactic Big

اين تاكتيك قديمي و سنتي مي‌باشد، اما هنوز هم مورد استفاده فراواني در رسانه‌ها دارد و عمدتاً براي مرعوب كردن حريف و يا حتي براي مرعوب كردن افكار عمومي مورد استفاده قرار مي‌گيرد. يعني پيامي را كه به هيچ وجه واقعيت ندارد، بيان مي‌كنند. معروف‌ترين مورد استفاده‌اي كه از اين تاكتيك شده، در زمان هيتلر و توسط گوبلز بوده است.

فوريت بخشيدن ساختگي به خبر To Create High Priority For A News

تأكيد بر انتقال سريع و لحظه به لحظه پيام و افزايش كميت آن يكي ديگر از شيوه‌هاي مطبوعاتي است. هدف از اين شيوه ايجاد نوعي طوفان مغزي براي مخاطب نسبت به سوژه مورد نظر و ايجاد نوعي ايزوله كردن خبري مخاطب نسبت به ديگر منابع خبري از طريق ايجاد اين اطمينان در مخاطب است و اين مطلب را مي‌خواهد القا كند كه اين مطبوعه در سريع‌ترين حالت ممكن، قادر است اطلاعات را به مخاطب برساند.

اين تاكتيك براي كمتر تعمق كردن مخاطب بر اخبار نيز به كار گرفته مي‌شود.

پيچيده كردن خبر براي عدم كشف حقيقت To Tangle a Canard

امروزه شيوه پنهان كردن حقيقت، محرمانه نگهداشتن آن نيست زيرا كه ذات خبر فرار است و به محض يافتن مجرايي، به داخل جامعه نفوذ پيدا مي‌كند. اعتقاد بر اينست كه زماني كه يك رسانه قصد دارد يك خبر را پنهان كند لازم است با دادن اطلاعات متنوع و زياد، حقيقت و موضوع را به گونه‌اي پيچيده كند كه مخاطب از پيگيري آن خبر صرف‌نظر كند.

براي پنهان ماندن حقيقت، موضوع آنچنان با اخبار و اطلاعات فراوان و گاه ضد و نقيض، پيچيده و مغلق بيان مي‌شود كه مخاطب نتواند از لابلاي مطالب به حقيقت دست يابد.

افزايش قابليت تصديق خبر از طريق چيدن خبر ساختگي و نادرست در ميان چند خبر درست Proper To Take The News Out Of Its Context

اين خصوصيات مستمر چند موج راديويي مانند بي.بي.سي است كه همواره از اين شگرد استفاده كرده‌اند. در اين شيوه، نظر مخاطبان به اخباري كاملا صحيح جلب مي‌شود و پس از ايجاد اطمينان اوليه نسبت به اين منبع، يك خبر نادرست اعلام و القاء مي‌شود.

استفاده از دو خبر واقعی براي طرح يك خبر ساختگيTo use Two Factual News data-x-Items In Order To Legitimize A False News

ارتباط بخشيدن بين دو واقعه، نتيجه‌گيري غلط و غيرواقعي از آن، از شيوه‌هاي ديگر در مطبوعات و خبرگزاري‌ها و راديوها به شمار مي‌رود. مثلاً راديو بي.بي.سي اعلام مي‌كند كه دو هيات سياسي از آمريكا و ايران همزمان در سوريه با مقامات سوري ديدار و گفت و گو كردند. در اين پيام هدف اصلي، القاء خبر ارتباط بين اين دو هيأت سياسي در سوريه و تضعيف دولت جمهوري اسلامي است.

استفاده از عاطفه گيرندگان پيامTo Play On The Emotions Of The Audience

در اين روش تلاش مي‌شود تعابيري در خبر مورد استفاده قرار گيرد كه به كارگيري آنان احساس عاطفي مخاطبان را به طور ساختگي تحريف و تهييج كند. كلماتي نظير تبعيض، ظلم به زنان، فشار بر كودكان، شكنجه، بازجويي، توطئه، خفقان، نسل‌سوزي، دولت ستيزي، قانون‌ستيزي، فجايع بشري و مانند آن مي‌تواند احساسات يك مخاطب را برانگيخته نمايد. موضع زنان و كودكان هميشه مي‌تواند در اين روش كارآمد باشد. پخش برنامه‌هاي تلويزيون و استفاده از عكس‌هايي كه كودكان را در وضعيتي بسيار بد نشان مي‌دهد، همچنين استفاده از زنان به عنوان عناصر زجركشيده در اخبار مي‌تواند در مسير ايجاد هيجان بسيار مؤثر و پرنفوذ باشد.

استفاده از خبر براي تبليغات Promoting Special Interests Through News

وقتي خبري از رسانه‌ها منتشر مي‌شود، نيازي به اثبات آن وجود ندارد. چرا كه اولين اصل براي دهنده پيام اينست كه ادعايي كه كرده، اصل مي‌باشد. منبع خبر زماني كه خبري را مي‌دهد، هيچگونه تلاشي براي اثبات آن نمي‌كند و مدنظر او اطلاع‌رساني صرف است. در مورد خبر اگر كسي فكر كند يا ادعا كند كه خبر درست نيست، لازم است براي رد آن مدركي ارائه دهد.

برچسب ها: رسانه سانسور صراط