۰۵ تير ۱۳۹۱ - ۱۲:۴۴

کوثری: دوست دارم به سپاه برگردم

سردار فیروزآبادی با درخواست من مبنی بر خروج از سپاه موافقت نکرد و من هم خوشحال شدم که این کار انجام نگرفت. اما برادران مجموعه اصول‎گرایان که بر ‎نظر خود اصرار داشتند، نامه استعفای من را گردش کار زدند و خدمت مقام معظم رهبری بردند تا موافقت ایشان را گرفته و من را بازنشسته کنند تا بتوانم در کسوت نمایندگی حضور پیدا کنم.
کد خبر : ۶۹۱۳۶

به گزارش صراط به نقل از پنجره، اسماعیل کوثری یا به‎عبارت بهتر سردار اسماعیل کوثری جزء همان دسته افرادی است که با خروج از سپاه پاسداران، ردای سیاست بر تن کرد و با رأیی نسبتا بالا وارد مجلس هشتم و سپس مجلس نهم شد. کوثری در سال‎‎های دفاع قدس در مقطعی به‎عنوان فرمانده لشگر غرور‎آفرین محمد رسول الله (صلی‎الله‎علیه‎وآله‎وسلم) خدمت کرد؛ لشکری که بزرگ‎مردانی همچون شهید همت و شهید جاوید‎الاثر متوسلیان را دیده بود. شنیدن خاطرات او از چگونگی ورودش به عرصه سیاست خالی از لطف نیست. روایت کوثری را در ادامه می‎خوانیم.


در سال‎های پایانی جنگ شاهد بودیم که بسیاری از هم‎رزمان شما در عرصه دفاع مقدس، از سپاه خارج شدند و به سایر بخش‎های نظام وارد شدند. به‎ نظر شما علت اصلی این اتفاق چه بود؟

در جریان دفاع مقدس عمده نیرو‎های متخصص، متعهد و ولایی بر اساس فرمایش حضرت امام (رحمت‎الله‎علیه) و به جهت ضرورتی که احساس می‎شد، در قالب بسیج و سپاه در جبهه‎ها حضور یافتند. پس از پذیرش قطعنامه، چون آن ضرورت از میان برداشته شده بود، بسیاری از این نیرو‎هایی که به سپاه آمده بودند، جدا شده و به‎ دنبال کار، تحصیل و یا تخصص خود رفتند. البته این جدایی هم طبیعی بود. چون تا آن زمان پاسدار بودن شغل نبود؛ بلکه کاری تکلیفی بود که انجامش، آن هم در شرایط سخت نشان‎دهنده این بود که پاسداران فراتر از معادلات معمول انسانی فکر می‎کردند. حتی یادم هست که تا سال‎‎های 68 و 69، دولت وقت هنوز سپاه را آن چنان‎که باید، از نظر حقوقی به رسمیت نشناخته بود به‎گونه‎ای که پاسداران از ملزوماتی همچون بیمه نیز محروم بودند.

مگر وزارتخانه سپاه برای پیگیری این اتفاقات به‎وجود نیامده بود و آن زمان فعال نبود؟

وزارتخانه سپاه داشتیم اما روحیات بچه‎‎های سپاه این‎گونه نبود که بخواهند در قبال وظیفه‎ای که انجام داده‎اند، حق و حقوقی برای خود طلب کنند. این‎گونه شد که هرکس به‎دنبال کار خودش رفت. البته تعداد زیادی هم در سپاه ماندند و رفته رفته بازنشسته شدند که با جدایی از سپاه وارد عرصه‎‎های مختلف در ابعاد علمی، سیاسی و... شدند. توان بسیار بالایی که این اعضای سابق سپاه داشتند، باعث شد تا از تجربیات و تخصص آن‎ها در برخی مقاطع حساس نیز استفاده کنند و باز بنا بر همان تکلیفی که حضرت امام برای آن‎ها مشخص کرده بود، بر اساس نیاز جمهوری اسلامی و انقلاب در عرصه سیاست حضور یافتند.

شما به ‎عنوان یکی از فرماندهان سپاه در جنگ تحمیلی حضور داشتید. چطور شد که بعد از پایان دفاع مقدس، از سپاه جدا شده و وارد سیاست شدید؟

من قبل از این‎که بخواهم در کسوت نظامی دربیایم، در فعالیت‎‎های سیاسی بودم؛ چه در قبل از انقلاب و چه بعد از انقلاب. من قبل از انقلاب و در دوران دانشجويي فوتبالیست بودم و اصلا فکر نمی‎کردم روزی برسد که ردای نظامی‎گری بر تن کنم. اما بر اساس نیازی که شرح دادم و برای حفظ درستاورد‎ها و ارزش‎‎های انقلاب و نظام جمهوری اسلامی وارد سپاه پاسداران شدم. باید با توطئه‎‎های استکبار و عوامل داخلی آن‎ها و نفوذ گروهک‎‎های وابسته چپ و راست، مقابله فکری و عقیدتی می‎شد؛ بنابراین، مجموعه‎ای عقیدتی به نام سپاه پاسداران لازم بود تا جلوی انحرافات را بگیرد.

چه شد که سوم شعبان مصادف با روز تولد امام حسین (علیه‎السلام) به‎عنوان روز پاسدار نام‎گذاری شد؟

در همان مقطع سال 58 هم که در حال نوشتن قانون اساسی بودند، لیبرال‎ها و چپ‎ها به‎دنبال این بودند که به ‎جای سپاه، گارد ملی ایجاد شود. هنوز هم مذاکرات آن‎ها در اسناد ملی موجود است که چگونه بنی صدر و دوستانش به‎دنبال ایجاد گارد ملی بودند. نیرو‎های راستین انقلاب، گارد ملی را قبول نداشتند و بنابر تشخیص حضرت امام، به‎دنبال آن بودیم که از آقا اباعبدالله الحسین (علیه‎السلام) الگو بگیریم. به همین خاطر روز تولد حضرت سیدالشهدا (علیه‎السلام) روز پاسدار نامیده شد که ما هم به آن افتخار می‎کنیم.

چه شد که وارد دنیای سیاست شدید و به فکر حضور در مجلس افتادید؟

حدود سال 85 من از سپاه به ستاد کل نیرو‎های مسلح مأمور بودم. در بین مجموعه جبهه متحد اصول‎گرایان به این نتیجه رسیده بودند که از نیرو‎های باسابقه سپاه یک نفر را در لیست خود قرار دهند. گویا ابتدا یک لیست اولیه 75 نفری تنظیم شده بود که اسم بنده نيز در آن بوده است. اما وقتی که به لیست 30 نفره رسیدند، با من تماس گرفتند و موضوع را مطرح کردند و گفتند که تو را می‎خواهیم در لیست تهران قرار دهیم.

شش ماه قبل از نام‎نویسی، زمان بازنشستگی من از سپاه فرا رسیده بود و از این نظر هم مشکلی نداشتم چون تقریبا نزدیک 31 سال خدمت کرده بودم. در ابتدا خودم راضی نبودم اما وقتی اصرار دوستان را دیدم، به آقای دکتر فیروزآبادی نامه‎ای نوشتم و از ایشان اجازه خروج از ستاد کل را گرفتم. سردار فیروزآبادی با درخواست من مبنی بر خروج از سپاه موافقت نکرد و من هم خوشحال شدم که این کار انجام نگرفت. اما برادران مجموعه اصول‎گرایان که بر ‎نظر خود اصرار داشتند، نامه استعفای من را گردش کار زدند و خدمت مقام معظم رهبری بردند تا موافقت ایشان را گرفته و من را بازنشسته کنند تا بتوانم در کسوت نمایندگی حضور پیدا کنم.

چه شد که وارد کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی شدید؟

قبل از این‎که مجلس بیایم، در ستادکل نیرو‎های مسلح مسئول مدیریت امنیت ستادکل را بر عهده داشتم. همچنين نماینده تام الاختیار ستاد کل نیرو‎های مسلح در شورای امنیت بودم و قبل از آن نيز شورای تأمین استان شرکت می‎کردم. بنابراين طبیعی بود که وارد این کمیسیون شوم.

در این چند سال دلتان برای بازگشت به سپاه تنگ نشده است؟

قطعا این‎چنین است. در دوره نهم مجلس نیز من قصد نداشتم ادامه بدهم. نمی‎خواستم که بیایم ولی اوضاع به شکلی پیش رفت که بحث تکلیف و تأکید بر این موضوع مطرح شد. من هم در عرصه ماندم ولی اگر همین الان هم دوستان مرا ر‎ها می‎کردند و اجازه می‎دادند، حتما به سپاه پاسداران بر‎می‎گشتم.