۲۸ فروردين ۱۴۰۳ - ۲۱:۲۸

ماجرای سیم کارت میلیاردی جوان گل‌فروش

ماجرای سیم کارت میلیاردی جوان گل‌فروش
پسر گل فروشی که دلش میخواد سلطان گل یا کوکائین شود در گفتگو با همشهری می گوید که ترسی از اعدام شدن ندارد.
کد خبر : ۶۵۴۴۸۰

به گزارش صراط به نقل از همشهری، تمام صورتش را خالکوبی کرده است. از دور دهانش گرفته تا چشم ها و بینی‌اش. حتی روی گوش هایش هم طرح‌های عجیب و غریب دیده می شود. اسمش میثم است معروف به سلطان. او فروشنده مخدر گل است و می‌گوید سیم کارتش مشتریان میلیاردی دارد اما حاضر به فروش آن نیست. گفت‌وگو با او را بخوانید.

مگر شماره‌ات چه ویژگی خاصی دارد که اینقدر قیمتش است؟

ارزش سیم کارت من به زنگ خورش است. از صبح که چشمانم را باز می کنم، گوشی ام مدام زنگ می خورد. تماس‌های پشت سر هم. مشتریان گل هستند. نه آن گلی که بوی خوب می دهد، مواد مخدر گل! (می خندد و ادامه می دهد) من ساقی ام؛ ساقی گل. آنقدر کارم گرفته که در روز بالای هزار نفر به من زنگ می زنند و سفارش گل می دهند. دیگر وقت سر خاراندن هم ندارم.

خودت هم مصرف می کنی؟

خیلی کم. هر ازگاهی. اما عاشق بوی آن هستم. روی کمرم طرح یک گل خالکوبی کرده ام. از بس که به گل علاقه دارم. برایتان عجیب است نه!؟

چه شد که وارد این کار شدی؟

چون دوست داشتم برای خودم کسی شوم. اگر فروشنده معروفی باشه، اسمت همه جا هست. از طرفی بقیه از تو حساب می‌برند. دست خودم نیست دلم می خواهد خیلی خفن باشم. حتی اگر ته ماجرا اعدام باشد، مثلا تبدیل شوم به سلطان گل! یا سلطان کوکائین. حرف‌هایم برایتان عجیب و خنده دار است، نه؟ اما خب طرز فکر من هم عجیب است. یک نفر دوست دارد دکتر، مهندس، بازیگر یا خبرنگار موفقی شود، من هم دلم می خواهد برای خودم سلطان شوم. برای همین است که لقبم را سلطان گذاشته‌ام.

از شرایط کاری ات بگو؟

شرایط خاصی ندارم، شماره ام را در اختیار افرادی قرار داده ام که مواد مخدر می خواهند. مشتری تماس می گیرد و سفارش میدهد، بعد من گل را به دستش می رسانم، همین. اوایل در فضای مجازی تبلیغ گل طبیعی می کردم. الان هم گاهی مواد گل را در گل طبیعی جاسازی می کنم و به دست مشتری می رسانم.

هر روز کار می کنی؟

فقط دوشنبه ها کار نمی کنم.

چرا دوشنبه ها؟

چون من از دوشنبه ها خوشم می آید. دوشنبه ها روز شانس من است. از کودکی هر اتفاق خوشایندی که برایم رخ داده، روز دوشنبه بوده است. به همین دلیل دوشنبه ها گوشی ام را خاموش می کنم تا هیچ کس به من زنگ نزد.

مشتریانت از چه قشری هستند؟

متاسفانه اکثرا دختر و پسران کم سن و سال هستند. معمولا آنهایی هستند که آخر هفته ها در خانه یا ویلاهایشان مهمانی بر پا می کنند. اغلبشان بچه پولدارهای بالا شهر هستند. معمولا مشتری بالای ۴۵ ساله ندارم. همه مشتریانم زیر ۴۵ ساله هستند. حتی نوجوانانی که برای تفریح گل می کشند که از نظر من این موضوع می تواند برای جامعه خطرناک باشد؛ اینکه اغلب کم سن و سال‌ها به سمت گل رفته‌اند. گل مغز را کوچک می کند و برای افراد مضر است. برای همین خودم خیلی مصرف نمی‌کنم.

تو که می دانی مضر است، چرا به نوجوان می‌فروشی؟

من ندهم، می روند سراغ یک فروشنده دیگر. کم نیستند افرادی که خرده فروش مواد هستند. من از نوجوانی دستگیر شده ام. همه سوابقم درگیری و فروش مواد مخدر است.