۱۸ بهمن ۱۳۹۰ - ۱۳:۴۲
خاطرات جبهه

رهنمودهای مهم امام خامنه ای: آیا مصلحت اندیشی همیشه بد است؟

ليکن اينجور نيست که تصور بشود اگر چنانچه يک ايرادى، در مجموعه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ى مسئولين اجرائى کشور وجود دارد و رهبرى با آنها مخالف است، حتماً بايستى اين را در بلندگوها بيان کند؛ نه، گاهى اوقات مصلحت قطعى در اين است که انسان يک چيزى را علنى نکند.
کد خبر : ۵۳۰۶۰
به گزارش سرویس وبلاگ صراط، استاد حمید داوودآبادی در وبلاگ خاطرات جبهه نوشت:
 
لازم نيست علنى موضع گرفتن؛ چه لزومى دارد؟ علنى موضع گرفتن نسبت به يک نقطه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ى ضعف در يک مسئول، شما خيال ميکنيد که چقدر کمک ميکند به حل آن مشکل؟ هيچى. گاهى اوقات هست که انسان اگر يک چيزى را بدون علنى کردن دنبال علاجش باشد، بهتر علاج خواهد شد، تا اينکه يک چيزى را انسان جنجالى کند. بله، يک وقت هست که هيچ چاره‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اى جز علنى شدن نيست؛ آنجا بله، انسان علنى ميکند؛ ليکن اينجور نيست که تصور بشود اگر چنانچه يک ايرادى، اشکالى در مجموعه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ى مسئولين اجرائى کشور وجود دارد و رهبرى با آنها مخالف است، حتماً بايستى اين را در بلندگوها بيان کند؛ نه، گاهى اوقات مصلحت قطعى در اين است که انسان يک چيزى را علنى نکند.

حالا اينجا نگوئيد آقا حقيقت و مصلحت. اين تقابل حقيقت و مصلحت جزو آن حرفهاى محکم نيست. خود مصلحت هم يکى از حقائق است. اينجور نيست که هرچه اسم مصلحت رويش بود، اين يک چيز منفى‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اى باشد. بعضى اينجور خيال ميکنند: آقا مصلحت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌انديشى ميکنيد؟ خوب، بله، گاهى انسان مصلحت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌انديشى ميکند. خود مصلحت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌انديشى يکى از حقائقى است که بايد به آن توجه داشت؛ اين جزو مسلّمات و واضحات اسلام است. البته اين مسئله حالا جاى بحث و شکافتنش نيست، اما جزو مسلّمات است. صلاح نيست گاهى اوقات انسان يک چيزى را علنى کند. فرض کنيد يک نقطه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ى اشکال کوچکى هست، اين را ده برابر بزرگش کنند، مايه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ى نااميدى و مايه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ى سياه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌نمائى و اينها قرار بدهند؛ چه لزومى دارد؟ خوب، انسان اين را به شکل ديگرى حل ميکند. بنابراين موضع نگرفتن علنى، ناشى از اين علل منطقى و معقول است.

عزيزان من! شرط اصلى فعاليت درست شما در اين جبهه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ى جنگ نرم، يکى‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اش نگاه خوشبينانه و اميدوارانه است. نگاهتان خوشبينانه باشد. ببينيد، من در مورد بعضى‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تان به جاى پدربزرگ شما هستم. من نگاهم به آينده، خوشبينانه است؛ نه از روى توهم، بلکه از روى بصيرت. شما جوانيد - مرکز خوشبينى - مواظب باشيد نگاهتان به آينده، نگاه بدبينانه نباشد؛ نگاه اميدوارانه باشد، نه نگاه نوميدانه. اگر نگاه نوميدانه شد، نگاه بدبينانه شد، نگاه «چه فايده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اى دارد» شد، به دنبالش بى‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌عملى، به دنبالش بى‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تحرکى، به دنبالش انزواء است؛ مطلقاً ديگر حرکتى وجود نخواهد داشت؛ همانى است که دشمن ميخواهد.

شرط ديگر اين است که در قضايا افراط وجود نداشته باشد. طبيعت جوان، طبيعت تحرک و تندى است. اين دوره‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ى زندگى شما را ما هم گذرانده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ايم؛ آن هم در دورانهاى انقلاب و اوائل مبارزات و اينها بوده. تندى را ميدانم چيست. خيلى هم به ما نصيحت ميکردند که آقا تندى نکنيد، ما ميگفتيم که نميفهمند چقدر لازم است تندى کردن. ميدانم تصور شما چيست، اما حالا از ما بشنويد ديگر. مراقب باشيد تندروى، انسان را پيش نميبرد. با فکر، تصميم بگيريد. البته جوانِ امروز از جوان دوره‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ى ما فکورتر است؛ اين را به شما عرض بکنم. شما امروز جوانهائى هستيد که تجربه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تان، اطلاعتان، آگاهى‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هايتان از آن دوره‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ى جوانى ما - از پنجاه سال پيش از اين - خيلى بيشتر است؛ قابل مقايسه نيست با جوان امروز. بنابراين توقع اينکه شماها مدبرانه و فکورانه فکر کنيد و بدون تندروى، بدون افراط و تفريط توى قضايا، رفتار کنيد، توقع زيادى نيست.
4/6/1388
بیانات در دیدار دانشجویان و نخبگان علمی

نظرات بینندگان
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۰:۱۶ - ۲۱ بهمن ۱۳۹۰
۱
۰
علت این همه نابرابری چیست؟؟؟ علت تبعیض ها چیست؟؟؟؟؟؟؟؟ تا کی می خواهیم بگوییم هیچ مشکلی وجود ندارد. الان دیگر حق خوری و تبعیض علنی و آشکار شده است. خداوند هر گاه بخواهد مردمی را به امتحان سخت مبتلا کند به آنها قدرت و ثروت می رساند. این ثروتی که الن بین عده خاصی توزیع می شود مال تمام مردم است. چرا از خدا و روز حساب نمی ترسید؟؟؟؟؟ رهبر عزیز آیا این اطلاعات و وضعیت نابسامان را به اطلاع شما می رسانند؟؟