۰۹ آذر ۱۳۹۰ - ۰۸:۴۳

مقایسه ساکتین فتنه ۸۸ با خواجه ربیع در کلام امام خامنه ای

اگر کسانی، خواجه ربیع را به جای مالک اشتر، به فرماندهی اصولگرایان گماردند، باید منتظر بمانیم تا کم بصیرت ها، عمار و مالک را با تهمت تندروی زمین گیر کنند؟ و اسم این کردار را بگذاریم وحدت؟
کد خبر : ۴۵۸۳۲
به گزارش سرویس وبلاگ صراط ابر بارانی در وبلاگ باز باران نوشت:

پیرو راه یابی نمایندگانی، از ساکتین فتنه ۸۸ و کانون های قدرت و ثروت در مرکز تصمیم گیری برای اصولگرایان، کلام امام خامنه ای درباره نقش ساکتین فتنه را بازخوانی می کنیم. اینک بیان امام خامنه ای در ديدار اعضاى مجلس خبرگان رهبرى در‏ ۲مهر ۸۸:
 
«اين را هم عرض بكنيم؛ بعضى‏ها در فضاى فتنه، اين جمله‏ى «كن في الفتنة كابن اللّبون لا ظهر فيركب و لا ضرع فيحلب»۱ را بد مى‏فهمند و خيال مى‏كنند معنايش اين است كه وقتى فتنه شد و اوضاع مشتبه شد، بكش كنار! اصلًا در اين جمله اين نيست كه: «بكش كنار». اين معنايش اين است كه به‏هيچ‏وجه فتنه‏گر نتواند از تو استفاده كند؛ از هيچ راه. «لا ظهر فيركب و لا ضرع فيحلب»؛ نه بتواند سوار بشود، نه بتواند تو را بدوشد؛ مراقب بايد بود.»
 
«در جنگ صفين ما از آن طرف عمار را داريم كه جناب عمار ياسر دائم- آثار صفين را نگاه كنيد- مشغول سخنرانى است؛ اين طرف لشكر، آن طرف لشكر، با گروه‏هاى مختلف؛ چون آنجا واقعاً فتنه بود ديگر؛ دو گروه مسلمان در مقابل هم قرار گرفتند؛ فتنه‏ى عظيمى بود؛ يك عده‏اى مشتبه بودند. عمار دائم مشغول روشنگرى بود؛ اين طرف مى‏رفت، آن طرف مى‏رفت، براى گروه‏هاى مختلف سخنرانى مى‏كرد- كه اين‏ها ضبط شده و همه در تاريخ هست- از آن طرف هم آن عده‏اى كه «نَفرٌ مِن أصحَابِ عَبدِاللهِ بنِ مَسعودٍ» هستند، در روايت دارد كه آمدند خدمت حضرت و گفتند: «يا امير المؤمنين- يعنى قبول هم داشتند كه امير المؤمنين است- انّا قَد شَكَكنَا في هذا القِتال»۲؛ ما شك كرديم. ما را به مرزها بفرست كه در اين قتال داخل نباشيم! خوب، اين كنار كشيدن، خودش همان «ضَرع«ى است كه يُحلَب؛ همان «ظَهر»ى است كه يُركَب! گاهى سكوت‏ كردن، كنار كشيدن، حرف نزدن، خودش كمك به فتنه است. در فتنه همه بايستى روشنگرى كنند؛ همه بايستى بصيرت داشته باشند.» همان
 
«فَرِحَ المُخَلّفونَ بِمَقعَدهم» توبه 181
 
امام خامنه ای در ۲۹ تیر ۸۸: «به هم زدن امنيت يك ملت بزرگترين گناهى است كه ممكن است كسى مرتكب بشود. ... خطاب ما به نخبگان است؛ آحاد ملت هم هوشيارند؛ نخبگان ما هوشيار باشند! نخبگان بدانند هر حرفى، هر اقدامى، هر تحليلى كه به آن‏ها كمك بكند، اين حركت در مسير خلاف ملت است. همه ما خيلى بايد مراقب باشيم! خيلى بايد مراقب باشيم! مراقب حرف زدن! مراقب موضع‏گيرى كردن! مراقب گفتن‏ها! مراقب نگفتن‏ها! يك چيزهائى را بايد گفت! اگر نگفتيم، به آن وظيفه عمل نكرده‏ايم. يك چيزهائى را بايد بر زبان نياورد، بايد نگفت؛ اگر گفتيم، برخلاف وظيفه عمل كرده‏ايم. نخبگان سر جلسه امتحانند! امتحان عظيمى است! در اين امتحان، مردود شدن، رفوزه شدن، فقط اين نيست كه ما يك سال عقب بيفتيم؛ سقوط است ‏... عقل، اين سياسى‏بازى‏ها و سياسى‏كارى‏هاى متعارف نيست؛ اين‏ها خلاف عقل است! .... اشتباه مى‏كنند آن كسانى كه خيال مى‏كنند با سياسى‏كارى، عقلائى عمل مى‏كنند.»
 
اگر کسانی، خواجه ربیع را به جای مالک اشتر، به فرماندهی اصولگرایان گماردند، باید منتظر بمانیم تا کم بصیرت ها، عمار و مالک را با تهمت تندروی زمینگیر کنند؟ و اسم این کردار را بگذاریم وحدت؟!
 
۱. نهج البلاغه، حكمت نخست.
 
۲. وقعة الصفين، ص ۱۱۵. همان خواجه ربیع معروفی که برخی بر زیارتگاه بودن قبرش وحدت کرده اند.
نظرات بینندگان
ندایی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۰:۰۵ - ۲۴ آذر ۱۳۹۱
۳
۲
لعنت خدا بر فتنه گران منافق و احمق سال 88 که باعث ننگ اسلام و انقلاب شدند