۲۵ دی ۱۳۹۲ - ۱۳:۲۴

ادعاهای واهی در تداوم دروغ بزرگ

اخیراً مصطفی تاجزاده، از مجرمین فتنه 88، با انتشار یادداشتی با عنوان «عاشورای ۸۸ خواهد ماند و نهم دی‌ماه از یادها می‌رود» در وب‌سایت‌های وابسته به جریان فتنه، به شبهه‌پراکنی پیرامون انتخابات 92 و حماسه‌ی 9دی پرداخته است. نوشتار زیر پاسخی است به اظهارات و ادعاهای این عنصر دوزیست جبهه‌ی مشارکت و سازمان مجاهدین.
کد خبر : ۱۵۷۱۳۴
صراط: حوادث تلخ سال 88 و فتنه‌ی عمیقی که انقلاب اسلامی به فضل الهی و تدبیر رهبری و حضور با بصیرت ملت ایران پشت سر نهاد، موضوعی نیست که به این سادگی از اذهان عمومی ملت ایران به فراموشی سپرده شود. آن حوادث، مجموعه‌ای مملو از درس‌ها و عبرت‌هایی است که البته اصحاب فتنه خیلی مایل‌اند که از اذهان ملت به فراموشی سپرده شود. به همین خاطر است که در برابر بزرگداشت یوم‌اللهی چون روز نهم دی، به شدت برآشفته شدند و قلم‌به‌دستان مزدورشان برای تخریب و هجمه علیه حماسه‌ی تاریخی ملت ایران، مجدداً به میدان آمدند.
 
این افراد حتی مواضع نرم و منطقی منتخب ملت و رئیس‌جمهور دولت اعتدال را نیز تاب نیاورند و هجمه‌ی همه‌جانبه‌ای را علیه آقای روحانی به راه انداختند. به عنوان نمونه، محسن کدیور، ضدانقلاب فراری که خود را حامی روحانی نیز می‌داند! طی گفت‌وگویی با سایت «جرس» گفت: «اظهارات اخیر ریاست‌جمهوری در سالگرد رسوایی 9دی از یک حقوقدان غیرسرهنگ بسیار بعید بود. آیا سنجیده‌تر نبود منتخب مردم به دلیل موانع فوقانی، اگر قدمی برای رفع آلام ملت برنمی‌دارد، حداقل بر زخم آن‌ها نمک نپاشد و سکوت پیشه کند؟»
 
در همین ایام، یادداشتی در سایت ضدانقلابی «نوروز» به قلم مصطفی تاجزاده، مجرم سیاسی فتنه‌ی 88 و عضو دوزیست سازمان نامشروع مجاهدین انقلاب و حزب منحله‌ی مشارکت، منتشر گردید که بلافاصله با این تیتر: «مصطفی تاجزاده: عاشورای 88 خواهد ماند و نهم دی‌ماه از یادها می‌رود» در اکثر سایت‌های اپوزیسیون بازنشر یافت.
 
تاجزاده در این یادداشت، در حالی که به ظاهر خاطره‌ای را از دوران بازجویی خود در سال 88 تعریف می‌کند، معتقد است که حضور میلیونی ملت در روز نهم دی‌ماه 88، حضوری مهندسی‌شده و غیرواقعی بوده است! و نشان آن نیز موفقیت اصلاح‌طلبان در انتخابات چهار سال بعد، یعنی در 24 خرداد 92 است که نشان از آن دارد که اکثریت همچنان هوادار فتنه‌اند!
 
در مورد مغالطات صورت‌گرفته در این یادداشت و علل چنین اظهاراتی، باید به نکات زیر توجه نمود:
 
1.  عصبانیت از 9دی
 
در ابتدا باید به این نکته اشاره کرد که علت اصلی بیان چنین اظهاری، آن هم در آستانه‌ی نهم دی، عصبانیت از زنده ماندن یاد و خاطره‌ی روز نهم دی‌ماه 88 است. به واقع نوشتن چنین یادداشتی توسط تاجزاده، خود دلیل محکمی است که این حماسه‌ی بزرگ ملت، همچون خاری بر چشم فتنه‌گران فرورفته است و خواسته یا ناخواسته، آنان را به موضع‌گیری و هجمه‌‌ی برنامه‌ریزی‌شده علیه این روز واداشته است. اگر به واقع مطابق با ادعای تاجزاده، این روز از اذهان عمومی ملت ایران به فراموشی سپرده شده بود، چرا ضدانقلاب و فتنه‌گران بعد از چهار سال هنوز با تندترین الفاظ و توهین به حماسه‌سازان بزرگ نهم دی، که ملت ایران باشند، می‌تازند! کافی است مروری بر سایت‌های ضدانقلاب و رسانه‌های بیگانه در هفته‌های اخیر داشته باشیم تا مشخص شود که میزان مقالات، یادداشت‌ها و برنامه‌های تخریبی علیه نهم دی‌ماه تا چه اندازه بوده است!
 
2. عصبانیت از روحانی
 
دومین دلیل اتخاذ چنین مواضعی را باید در مواضع اتخاذشده توسط رئیس‌جمهور محترم، جناب آقای روحانی، در حمایت از حماسه‌ی بزرگ ملت ایران در نهم دی دانست. دکتر روحانی در جلسه‌ی هیئت دولت، با اشاره به فرارسیدن روز 9دی و نام‌گذاری آن به عنوان روز بصیرت، گفت: «مردم زمانی که احساس کردند به باورها و ارزش‌های دینی و اعتقادی آن‌ها توهین شده و بیگانگان خیال دخالت در حوزه‌های اخلاقی و اعتقادی آنان را دارند، به حرکت درآمده، با حضور و اجتماعشان به معترضین و بیگانگان پاسخ درخوری دادند.»
 
دکتر روحانی با تأکید بر اینکه بصیرت فقط برای یک روز خاص نیست، بلکه همیشه باید برای ما روز بصیرت باشد، گفت: «خوشبختانه با مدیریتی که رهبری انقلاب کردند، ملت ما بصیرت خود را با حضور حماسه‌ساز در انتخابات 92 نشان دادند. وقتی رهبری با درایت بر جذب حداکثری تأکید کردند و حتی از کسانی که حکومت را هم قبول ندارند دعوت به شرکت در انتخابات کردند، مردم با بصیرت عمل کردند.»
 
همین سخنان کافی بود تا خشم ضدانقلاب و فتنه‌گران و اصلاح‌طلبان به جوش آید و سیل هجمه‌ها و اهانت‌ها و هتاکی‌ها به سمت رئیس‌جمهور منتخب روانه گردد.
 
به عنوان نمونه، مرتضی کاظمیان، تحلیل‌گر سایت‌های ضدانقلاب و از حامیان فتنه‌ی سبز، به «رادیو فردا» می‌گوید: «اقتدارگرایان کاملاً آگاهانه تلاش می‌کنند بدنه‌ی اجتماعی حامی دولت روحانی را نسبت به هرگونه تغییر مأیوس و آن را از دولت جدا کنند. البته با این اظهاراتی که آقای روحانی و وزرای ایشان داشته‌اند، طبیعتاً بخشی از حامیان یا کسانی که به تغییرات امید بسته‌اند دچار شوک می‌شوند... در اظهارنظرهای آقای روحانی و وزرای دفاع و اطلاعات علیه جنبش سبز، مفروضی وجود دارد که پذیرفتن منطق و گزارش جریان تمامیت‌خواه از عاشورای 88 است. یعنی این‌ها پذیرفته‌اند که در آن روز، به اعتقادات دینی مردم توهین شده و مردم در واکنش به این مسئله، 9دی را خلق کرده‌اند.»
 
کاظمیان، این داوری حسن روحانی و وزرای اطلاعات و دفاع را «عجیب» می‌داند و از «مردمی» خواندن راهپیمایان 9دی توسط آن‌ها انتقاد می‌کند. به گفته‌ی او، این بخشی از بدنه‌ی اجتماعی حامی حکومت بود که در 9دی، به وسیله‌ی ابزارهای مختلف تبلیغاتی و صداوسیما، تهییج شدند و توسط روابط بروکراتیک اداری سازمان یافتند.
 
در همین حال، سایت «کلمه»، وابسته به شورای هماهنگی فتنه‌ی سبز، با مدیریت معاون موسوی (اردشیر امیرارجمند)، با حمله به رئیس‌جمهور نوشت که «آش تدبیر روحانی شور شور شده و او باید نگاه رنگین‌کمانی به جامعه داشته باشد!»
 
علی افشاری نیز، که از شاگردان ویژه‌ی تاجزاده بوده و در فتنه‌ی 18 تیر 78 نیز نقشی محوری داشته است، در صفحه‌ی فیس‌بوک خود نوشت: «این سخنان به شکلی فیصله‌بخش و قاطع، نشان داد که مسیر جنبش سبز و گفتمان اعتدال کاملاً متفاوت و به لحاظ راهبردی با هم تقابل دارند.»
 
مجید محمدی، همکار آقای تاجزاده در روزنامه‌های زنجیره‌ای دوران دوم خرداد، در نوشتاری با عنوان «تقارن یاوه‌گویی رئیس دولت و رقیب انتخاباتی وی» آورده است: «اکنون پس از چهار سال، رئیس دولتی که بخشی از معترضان آن سال‌ها نیز (معلوم نیست با کدام توجیه) به وی رأی داده‌اند و نماینده‌ی جبهه‌ی مقابل وی در جریان بیعت با منتخبان شورای نگهبان هم‌زبان و همدل به معترضان سال 88 حمله‌ور می‌شوند. آیا این تقارن اتفاقی است؟»
 
به واقع اظهارات و نوشتار تاجزاده و همسر فتنه‌گرش را باید در ادامه‌ی هجمه‌ها به دولت یازدهم و عصبانیت از سخنان آقای روحانی در حمایت از 9 دی و محکوم کردن هتاکان عاشورای 88 تحلیل نمود.
 
نویسنده‌ی یکی از وبلاگ‌های ضدانقلاب هم که مشخص است همچون استادشان، جناب آقای تاجزاده، از سخنان آقای روحانی به شدت عصبانی است، حرف دل تاجزاده را چنین اظهار می‌کند: «از روحانی انتظاری بیش از این نمی‌شد داشت. (از کوزه همان تراود که اندرون دارد.) شاید در مقایسه با تندروهای جنایتکار دو یا سه درجه فتیله‌ی خود را پایین کشیده باشد، اما ساختاری امنیتی و مذهبی اجازه‌ی فراتر از این را نمی‌دهد!... بارها مردم را به عناوین مختلف با حیله و نیرنگ، به پای صندوق‌های انتخاباتی کشاندند و این مردم ساده‌دل منتظر معجزه، هر بار دست به عبای یک آخوند نوظهور شدند. هنوز هم بر خیلی‌ها روشن نیست چرا روحانی را بر کرسی قدرت نشانده‌اند؟ که وضعیت تحریم‌ها و مناسبات خارجی با کشورهای دیگر را به حالت نرمال درآورد تا دوباره دلارهای نفتی و فروش هر آنچه قابل فروش است، دوباره به کاسه‌ی نظام برگردد!»
 
به واقع اظهارات و نوشتار تاجزاده و همسر فتنه‌گرش را باید در ادامه‌ی همین هجمه‌ها به دولت یازدهم و عصبانیت از سخنان آقای روحانی در حمایت از 9دی و محکوم کردن هتاکان عاشورای 88 (بخوانید ملت خداجوی مورد علاقه موسوی و تاجزاده!) تحلیل نمود. اقدام رسانه‌ای هماهنگی که برای تحت فشار قرار دادن دولت یازدهم و خروج آن از ریل اعتدال به پرتگاه افراط، اتخاذ شده است. اما همان روحیه‌ی مغالطه‌گری و اغواگری تاجزاده است که موجب می‌شود در ادامه با مصادره به مطلوب آقای روحانی، خود را حامی وی معرفی کند!
 
3. نتایج اولین انتخابات پس از 9دی
 
تاجزاده در بخشی از یادداشت خود، مدعی است که به بازجویان خود گفته است «در اولین انتخابات آزاد بعد از 9دی رأی و نظر واقعی اکثریت مردم روشن می‌شود و شما خواهید دید که گرایش آن‌ها چیست.»
 
جهت اطلاع آقای تاجزاده و منطبق با منطق ایشان، یادآور می‌شوم که اولین انتخابات آزاد پس از 9دی‌ماه، انتخابات نهمین دوره‌‌ی مجلس شورای اسلامی بود که در 12 اسفندماه 1390 برگزار گردید. در آن انتخابات، جریانی که تاجزاده به آن تعلق دارند، با اتخاذ سناریوی «تحریم فعال» تلاش کردند تا کاری کنند که مردم در انتخابات شرکت نکرده و با کاهش شدید مشارکت مردمی، بر طبل نامشروع بودن نظام اسلامی بکوبند!
 
در این مسیر همه‌ی امکانات رسانه‌ای در خدمت گرفته شد تا میزان مشارکت در انتخابات مجلس را که مطابق با ادوار انتخابات گذشته، حدود 55 درصد بود، به کمتر از 30 درصد کاهش دهند تا ثابت کنند که از بیشترین وزن اجتماعی برخوردارند! اما بعد از ماه‌ها رجزخوانی، با حضور باشکوه در انتخابات و حضور ٢/‌‌64درصدی (٢6 میلیون و ‌‌4٧٢ هزار و ‌‌٧6٠ نفر) در پای صندوق‌‌های رأی، مشخص شد که نه تنها تحریم جواب نداده، بلکه برعکس موجب تقویت اراده‌‌ی ملت برای حضور در پای صندوق‌های رأی شده است! این فضا آن‌چنان پرشور بود که خاتمی نیز مجبور شد تا برای آنکه به طور کامل از ملت جا نماند، به پای صندوق رأی آمده و به طور مخفیانه رأی خود را به صندوق بریزد!
 
البته این جریان و امثال تاجزاده عادت دارند که نتیجه‌ی رأی و نظر ملت را نپذیرند و در هر انتخاب که شکست می‌خورند یا حتی بخشی از اهداف مد نظرشان محقق نمی‌شود، با فرافکنی مدعی تخلف و تقلب در انتخابات می‌گردند و آن را انتخابات غیرآزاد می‌نامند! همان‌طور که در همین نوشته نیز مدعی است که انتخاب آقای حدادعادل در مجلس ششم توسط مردم تهران، نتیجه‌ی دست‌کاری رأی ملت توسط شورای نگهبان بوده است. این در حالی است که تخلفات انتخابات مجلس ششم، بالاخص در شهر تهران، در حالی که همین آقای تاجزاده ریاست ستاد انتخابات وزارت کشور دولت اصلاحات را برعهده داشت، آن‌قدر فاحش و گسترده بود که انتخابات تهران تا مرز ابطال پیش رفته بود که با تدبیر و مدیریت رهبری ختم به خیر شد! و بعد از آن، همین آقای تاجزاده، به دلیل متخلف بودن، در دادگاه صالحه محکوم گردید!
 
لذا نباید انتظار داشت که افراد دروغ‌گویی چون تاجزاده، که کینه و عناد نسبت به نظام اسلامی و ملت حزب‌الله چشمانشان را کور کرده است، حاضر باشند تا ببینند که چطور در انتخابات مجلس نهم، علی‌رغم تحریم انتخابات توسط این جریان، بیش از 64 درصد از مردم شرکت کرده‌اند!
 
اما مجدداً جهت یادآوری برای آقای تاجزاده و آگاهی مخاطبان یادآور می‌شوم که اولین پس‌لرزه‌های حماسه‌ی بزرگ ملت در اسفندماه سال 1390 اعترافاتی بود که توسط برخی از تحلیل‌گران منسوب به اردوگاه فتنه در ایام تعطیلات نوروزی 91 ارائه شد. به عنوان نمونه، عباس عبدی، که در انتخابات خرداد 88 از مشاورین ستاد انتخاباتی مهدی کروبی بود و از فعالین مطبوعاتی دوران دوم خرداد به حساب می‌آید، در گفت‌وگویی تفصیلی با سایت «عصر ایران»، به بررسی ابعاد مختلف انتخابات 12 اسفند پرداخت و در واکنش به تأثیر «خط تحریم» توسط فتنه‌گرانی همچون تاجزاده گفت: «اگر انتخابات از سوی عده‌ای از گروه‌های سیاسی تحریم هم نمی‌شد، باز هم درصد مشارکت مردم همین درصد فعلی بود؛ یعنی کسی هم که در این انتخابات رأی نداده است، نه به دلیل ترویج ایده‌ی تحریم از سوی گروه‌های مخالف حکومت، بلکه به دلیل عدم تمایل خودش به شرکت در انتخابات، در آن شرکت نکرده است.»
 
همچنین اکبر گنجی، دیگر دوست آقای تاجزاده که گویا حداقل شرافت و مردانگی بیشتری نسبت به ایشان دارد! در مقاله‌ای با عنوان «بازنگری تجربه‌ی 88‌ـ‌90»، به بررسی عملکرد فتنه‌ی سبز پرداخته و با صراحت اعتراف می‌کند: «جنبش سبز که محصول مشارکت همگانی مخالفان بود، شکست خورد.»
 
4. چه چیز از 18 تیر در اذهان عمومی باقی مانده است؟!
 
یکی از دروغ‌ها و مغالطات این نوشتار آنجایی است که تاجزاده مدعی می‌شود به بازجویان گفته است: «اما آنچه در تاریخ و در خاطره‌ها ماند 18 تیر است، نه 23 تیر»! وی در ادامه‌ این مسئله را نشانه‌ی حقانیت 18 تیر در برابر باطل بودن 23 تیر تفسیر می‌کند! در این باره نیز خطاب به آقای تاجزاده باید گفت، همان‌طور که گفته‌اید، آنچه در اذهان عمومی به عنوان روزی سیاه در تاریخ ملت ایران ثبت شده است، روز 18 تیر سال 78 و حوادث پس از آن است! روزی که ضدانقلاب نفوذی در اردوگاه اصلاح‌طلبان، دانشگاه تهران و بخشی از خیابان‌های پایتخت را برای ساعاتی به جولانگاه خود تبدیل کردند و سپس در 23 تیرماه با حضور ملت به لانه‌های خود خزیدند!
 
اگر حوادث آن ایام با نام 18 تیر در یادها مانده این نشانی از حقانیت چنین ادعایی نیست که پس اوباش حوادث تیرماه 78 برحق بوده‌اند! همان‌طور که امروز در اذهان عمومی ملت ایران روزهایی چون 28 مرداد 32، 17 شهریور 57، 31 شهریور 59، 30 خرداد60 و امثالهم به یادگار مانده است! آیا صرف آنکه 28 مرداد در ذهن‌ها باقی است، بدین معناست که کودتاگران برحق بوده‌اند! یا اگر 31 شهریور فراموش‌نشدنی است، حکایت از آن دارد که عراق متجاوز به ایران اسلامی نبوده است!؟
 
چنین تعابیری، سفسطه‌گری و بازی با الفاظ و واژه‌هاست که البته لفاظی چون مصطفی تاجزاده، که پرورش‌یافته‌ی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی است، ید طولانی در این امر دارد!
 
5. مصادره به مطلوب نتایج انتخابات 24 خرداد و دزدیدن آرای ملت!
 
شاید آخرین ملاحظه در این زمینه، تفسیر اپورتونیستی از نتایج انتخابات باشد که تا به امروز از کمتر حامی آقای روحانی در انتخابات شنیده شده است.
 
تاجزاده مدعی است که «از پنجاه میلیون واجد شرایط رأی دادن، سیزده و نیم میلیون نفر در انتخابات شرکت نکردند. هجده و نیم میلیون نفر به یار غار رهبر فتنه و نامزد فتنه‌گران (به تعبیر آقایان) رأی دادند. شش میلیون نفر به قالیباف، یعنی ساکت فتنه، رأی دادند. سه میلیون نفر به رضایی رأی دادند که خود یکی از مدعیان تقلب هشت‌ میلیون رأیی در انتخابات 88 بود. سه میلیون نفر به ولایتی رأی دادند که اخیراً از رهبر فتنه‌گران حکم گرفته است و دو میلیون هم رأی آقای غرضی و آرای باطله بود. به این ترتیب فقط هشت درصد، یعنی چهار میلیون نفر به نامزدی رأی دادند که سمبل مقابله با اصلاحات، موافق جامعه و حکومت تک‌صدایی و طرفدار تداوم تقابل با جهان بود. سؤال این است که اگر پنجاه میلیون نفر در تظاهرات روز 9دی در سراسر ایران شرکت کرده، اصلاح‌طلبان را نفی کردند، پس این انتخابات و نتایج آن چگونه تحلیل می‌شود؟!»
 
در پاسخ به این ادعای مضحک، در ابتدا باید یادآوری نمود که جریان افراطی فتنه، که هنوز در ائتلاف با ضدانقلاب به سر می‌برد، در انتخابات خردادماه 92 نیز همچنان بر خط تحریم تأکید داشت؛ اما وقتی مشاهده نمود که فضای پیش از انتخابات از شکل‌گیری حماسه‌ی باشکوهی در 24 خرداد 92 حکایت دارد، بلافاصله دست به کار شد تا با کلید زدن برخی فعالیت‌ها، چهره‌ی از قبل بازنده‌ی انتخابات نباشد! این جریان همه‌ی تلاش خود را برای به صحنه آوردن خاتمی و هاشمی نمود و مدعی شد که اگر اجازه‌ی ورود این دو داده نشود، انتخابات را تحریم خواهند کرد و مردم نیز به پای صندوق نخواهند آمد! اما وقتی خاتمی جرئت حضور نیافت و هاشمی تأیید صلاحیت نشد، مجبور شد که برای جا نماندن از صحنه، به آقای عارفی رضایت دهد که هیچ‌گاه جزء حامیان فتنه و ادعای تقلب در انتخابات 88 نبود و از نزدیکان رهبری به حساب می‌آمد.
 
در طول گذشت چهار سال از فتنه‌ی 88، اقدامات و اظهارات افرادی چون آقای تاجزاده و دیگر افراطیون این جریان، هیچ‌گاه نه تنها مورد تأیید روحانی نبوده، بلکه اظهارات متعددی در ضدیت با این اقدامات منتشر شده است.
 
اما شاید محافظه‌کارترین و خوش‌بینانه‌ترین همراهان و دوستان آقای تاجزاده در سازمان مجاهدین و جبهه‌ی مشارکت نیز روزی فکر نمی‌کرد که این افراد خود را مدافع آقای حسن روحانی در افکار عمومی جا بزنند! جناب آقای روحانی سال‌ها عضو برجسته‌ی جامعه‌ی روحانیت مبارز بوده و در همین انتخابات مجلس ششم مورد علاقه‌ی آقای تاجزاده! در لیست رقبای جریان اصلاح‌طلب قرار داشته است! اما وقتی جریان اصلاح‌طلب مشاهده نمود که عارف شانسی برای پیروزی ندارد، مجبور شد که در اقدامی کاملاً اپورتونیستیک، دو سه روز مانده به انتخابات، خود را در پس عنوان آقای روحانی مخفی نماید! جالب آن است که در طول گذشت چهار سال از فتنه‌ی 88، اقدامات و اظهارات افرادی چون آقای تاجزاده و دیگر افراطیون این جریان، هیچ‌گاه نه تنها مورد تأیید روحانی نبوده، بلکه اظهارات متعددی در ضدیت با این اقدامات منتشر شده است.
 
به عنوان نمونه، آقای روحانی در پی غائله‌ی دوستان ضدانقلاب آقای تاجزاده در 25 بهمن 89، با صراحت اظهار می‌دارد: «حرکت 25 بهمن گروهی فریب‌خورده کاملاً محکوم است و قوه‌ی قضاییه باید بر اساس وظایف ذاتی خود، نسبت به این حرکت ضدانقلابی اقدام کند. حرکت ضداسلامی و ضدملی 25 بهمن از یک سو می‌خواست فریاد قاطعانه‌ی ملت ایران در روز 22 بهمن را تحت‌الشعاع قرار دهد و از سوی دیگر، وسیله‌ای برای انحراف افکار مردم منطقه از دشمنان اصلی، یعنی آمریکا و رژیم صهیونیستی و شکست اخیر آنان گردد.»
 
با توجه به این موارد، چطور آقای تاجزاده قصد مصادره‌ی نتایج انتخابات و دزدیدن آرای مردم را دارد! جالب آن است که سرقت و مصادره‌ی آرای ملت به رأی آقای روحانی نیز خلاصه نمی‌شود و شامل رأی قالیباف و ولایتی و محسن رضایی نیز شده است!
 
به واقع تاجزاده قصد فریب افکار عمومی را دارد تا این‌گونه جلوه دهد که حماسه‌آفرینان 9دی تنها از میان حامیان آقای جلیلی بوده‌اند! اما خطاب به این مجرم محبوس باید گفت که اولاً آقایان ولایتی، قالیباف، محسن رضایی و غرضی خود در راهپیمایی میلیونی 9دی و برای محکومیت آقای تاجزاده و دوستانشان حاضر بوده و در محکومیت آنان بارها اظهار نظر کرده و حتی بیانیه داده‌اند که برای اطلاع از آن‌ها کافی است سایت‌های خبری جست‌وجو گردد.
 
به واقع هواداران آقای روحانی، قالیباف، ولایتی، غرضی، جلیلی و حتی علاقه‌مندان به آقای عارف، با توجه به آگاهی نسبت به مواضع ایشان در قبال فتنه‌ی 88 و حمایت از حماسه‌ی تاریخی ملت در نهم دی‌ماه، به ایشان رأی داده‌اند. صحیح آن است که آقای تاجزاده به جای اغواگری و فریبکاری، با شجاعت اعلام بدارد که ده‌ها میلیون حماسه‌آفرین نهم دی‌ماه 1388، همان حماسه‌آفرینان فتنه‌ی 88 نیز بوده‌اند!
 
و اما نکته‌ی آخر بر وزن و سیاق کلام پایانی آقای تاجزاده آنکه مادامی که فتنه‌گران همچنان در حال‌وهوای کودتای مخملین 88 بمانند و درجا بزنند و سعی کنند تا حمایت از سران فتنه را اسم مستعاری برای بقا و حیات خود بدل کنند و بر طبل دروغین تقلب در انتخابات بکوبند و در برابر ملت بابت جنایت‌ها و اقدامات خیانت‌آمیز خود توبه نکنند، انزوایی بیش از گذشته نصیب‌شان خواهد شد. البته مردم و به ویژه جوانان، بی‌توجه به این های‌و‌هوی، به مسائل اصلی خواهند پرداخت و آینده‌ی بهتر برای ایران و ایرانی را رقم خواهند زد.(*)
منبع: برهان
خبر فوری

رئیسی عزیز خستگی نمی‌شناخت/ پنج روز عزای عمومی اعلام میکنم