آقای طلبه، فرزند زمانه خود باش!

آقای طلبه فرزند زمانه‌ی خود باش! آقای حوزه علمیه گنجینه‌ی دین را احتکار نکن! آقایان علما آیا این تشنگانی که در وادی روزگار سرگردانند سهمی از توجه شما ندارند؟

 

(یادداشتی در مورد لزوم توجه بیشتر از طرف طلاب و حوزه علمیه به موضوع تبلیغ در فضای مجازی و شبکه های اجتماعی)

 

درج این یادداشت در خبرگزاری فارس

ادامه نوشته

مفهوم پیروزی در نگاه علی و معاویه!

🔻جریان های دینی اینگونه است که همیشه دارای شکوهند اما نه در چشم دنیا داران و دنیا خواهان، چون به طور کلی هدف اصلی و اولویت حقیقی جریان دینی دنیا نیست!

🔻آن سختی هایی که جریان دینی برای کسب نظر محبوب و یافتن اکسیر عشق و در نتیجه زر شدن مس وجود متحمل می شود ، برای اهل دنیا علامت سوال است و مفهوم مشخصی ندارد، به خاطر همین همیشه این جریان از سوی مادی گرایان متهم به ریاکاری و دین معاشی می شوند.

🔻اصلا برای قدرت طلبان دنیا معنا ندارد که مثلا در رقابت انتخاباتی شما موضوعی را برای خراب کردن وجهه طرف مقابل در پیشگاه مردم داشته باشی و آن را ارائه نکنی!، کما اینکه خبرنگاران و تحلیل گران رسانه های بیگانه با ذکر بعضی از این موارد که کاندیدای قشر مذهبی می توانست از طرف مقابل بگوید و نگفت ، آن را یک اشتباه و شکست قلمداد می کردند!

🔻همه آنچه اهل دنیا آن را جزو موارد پیروزی قلمداد می کنند ، برای ما پیروان حیدر کرار پیروزی به حساب نمی آید!

اگر برای علی حفظ قدرت به هر طریقی مهم بود ، ابتدای حکومتش به جنگ معاویه نمی رفت و با او در نمی افتاد ، او اهل نیرنگ و فریب نبود و از طرفی گرفتار مردمی جاهل بود که گرفتار فریب معاویه می شدند و معاویه از آن طرف قرآن سر نیزه می کرد تا به هر طریقی به قدرت برسد.

🔻علی مردم را حاکم بر سرنوشت خود می دانست و ایشان ۲۵ سال او را خانه نشین کردند و عمر و ابی بکر را بر او ترجیح دادند!،

🔻نگاه و هدف جریان دینی رسیدن مردم به رشد است و این حتما مصادف با دستیابی جریان حق به قدرت نیست

🔻بلکه پیوسته با روشنگری و بیدار کردن فطرت فرو خفته ایشان در پی آن هستند تا زمینه پذیرش آگاهانه حق در ایشان فراهم گردد.

چرا ما حرکت امام حسین علیه السلام در کربلا را پیروزی می دانیم؟ با آنکه آنچنان اتفاقاتی برای ایشان و خانواده محترمشان افتاد، چون این یک حرکت و قیامی بود که مردم را تا همیشه تاریخ به سوی هدایت و حق رهنمون می شود و سوق می دهد با آنکه در نگاه مادی ظاهری شکست بدی است!

🔻خدای تعالی حتی به کافر فرصت می دهد تا راه خود را برود و به آنچه از پیامبر الهی شنیده فکر کند!

برای همین تمام سیستم دینی بر این آزادی اختیار و در کنار آن روشنگری خیرخواهانه و بستر سازی برای حرکت به سمت حق استوار شده است.

🔻در بسیاری از خطاب های قرآنی به اکثریت مردم نسبت های خوبی داده نشده!، اما این هنر خواص اهل حق است که گاهی با مظلومیت حقمدارانه و گاهی با اقتدار خیرخواهانه ایشان را به سوی مسیر ولایت و هدایت بکشانند.

🔻قرآن خطاب به مسلمانان که حتی با کوتاهی در تنگه احد در ظاهر شکست را متحمل شده اند می گوید شما برترانید! اگر همچنان پایبند به عهد و پیمان ایمانی خود باقی بمانید.

وَلَا تَهِنُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ
اى مؤمنان ، در تصميم خود سستى مکنيد و از شکست خويش در جنگ اُحُد اندوهگين نشويد،چرا که اگر شما ايمان داشته باشيد برتريد .
سوره مبارکه آل عمران / آیه139

آری تنها پیروزی برای اهل حق و ولایت ، بودن با حق و ولایت است ، چه در آتش و چه در گلستان!.

 

اگر حوزه بخوابد بساط انقلاب اسلامی جمع می شود!

 

🔹وقتی به مراجع تقلید در مقابل چشم هفتاد میلیون بیننده اهانت می شود و صدایی از حوزه علمیه بیرون نمی آید! ، تعجب نکنیم اگر صلابت اسلام و شرافت مسلمین به باد رود و حرکتی از سوی مدعیان و مروجان دین دیده نشود!.

🔹 چرا باید در حکومتی که حاکمان آن از روحانیون هستد در تلویزیون و در پیش روی مردم یک کارشناس به اصطلاح اقتصادی حامی دولت و کار دولت بیاید به مرجع تقلید ما بگوید برو در منزلت بنشین و فتوایت را بده و شرعی یا خلاف شرع بودن کار بانک و دولت ربطی به تو ندارد و صدایی از حوزه های علمیه بلند نشود؟!
این موضوع چه دلیلی می تواند داشته باشد جز رخوت، جز دوری حوزه از مسایل اجتماعی ، جز نبودن حوزه در شان نظارت و نصیحت برای حکومت و دولت مردان ، با این اهانت به مراجع صدای دانشجویان و بسیج دانشجویی هم در می آید اما حوزه کجای کار است؟

🔹دلیل این همه انحراف از اسلام در موضوع بانکداری و غیر آن در فضاهای حاکمیتی همین گوشه گیری و انزوای حوزه از مسایل حاکمیتی در بعد نظریه پردازی و عمل به وظایف است! ، خود مقام عظمای ولایت فرمودند که چنین حوزه علمیه ای اگر متحول نشود محکوم به انزوا و نابودی است!

و نیز فرمود: اگر حوزه کارش به آن‌جا برسد که طلبه نسبت به مسایل انقلاب، احساس بی‌تفاوتی کند، خطر بزرگی است و نباید بگذارید چنین شود. ۱۳۶۹/۱۱/۰۴

🔹یکی از موضوعات کلیدی که موجب این انقلاب بی سابقه اجتماعی با شعار دین گردید بی شک بیداری روحانیت بود و در مقام تداوم و حفظ آن هم وجود این علت لازم است ، یعنی آنجا که به هزار و یک دلیل سرنوشت و وجهه دین در عرصه اجتماع برایمان مهم نبود باید با این دستاورد عظیم خداحافظی کنیم!

🔹موضوعی که امروز اسلامیت نظام را تهدید می کند ، همان موضوعی است که سالیان سال علما از آن می ترسیدند و آن زمین زدن اسلام با نام اسلام است و ضربه زدن به روحانیت در کسوت روحانی!

🔹اندیشمندان دینی سالها بیان می کردند که اگر بنا باشد این دین ضربه بخورد ، بی شک در پوشش دین خواهد بود و آنچه امروز جمهوری اسلامی را تهدید می کند و در صدد آن است که این حکومت را عملا از اسلام تهی کند وجود افراد ظاهر الصلاح و به ظاهر مذهبی است که در عمل به هیچ وجه اعتقاد به تمامیت اسلام ندارند و دست و پای اسلام را در محیط اجتماع و شئون اجتماعی با ادبیات دینی جمع می کنند!

🔹در این میان اگر حوزه علمیه و توده روحانیت در مقابل مذهبیون سکولار و روحانیت منهای اسلام بپا نخیزد و نقش تاریخی خود را ایفا نکند فردا روزی با صدمه خودن اسلام عزیز و انقلاب اسلامی خون هزاران شهید دامن سران و نخبگان این حوزه و کسانی که دیدند و فریاد نزدند را خواهد گرفت.

محبوبیتی که برای قدرت طلبان مشکل ساز شده است!

 

🔸شهدای ما ، همان سربازانی که آن حماسه بی مانند را در سال های دفاع مقدس آفریدند و برای حفظ اسلام و انقلاب اسلامی در مقابل تمام دنیای دنیاداران ایستادند و پیروز شدند برای حضور در این میدان مجاهدت رخصت از شاه خراسان می گرفتند و نور و قدرت معنوی خود را از این چشمه خورشید تامین می نمودند.

🔸شکی در آن نیست که قدرت معنوی انقلاب ما و مردان پولادین این انقلاب به اتصال به حبل الله ولایت و طواف گرد حرم عالم آل محمد است،

جایی که در سالیان طولانی یکی از روحانیون بزرگ انقلاب که از نفرات اصلی نهضت بود عهده دار تولیت و نشان با ارزش خدمت به این آستان مقدس بود ، آستانی که قطب مادی و معنوی این کشور است.

و حضور حضرت آیت الله رئیسی در سمت خدمت به آستان ملک پاسبان سلطان توس ، تمام این معانی را در اذهان تداعی می کند!

🔸جایی که رهبر انقلاب بهترین گزینه موجود در کشور را برای مدیریت مرکزی برگزیده است که از نظر مادی دارای منابع بی نظیر مادی و اقتصادی و از نظر معنوی مقدس ترین مکان موجود در ایران زمین است،

🔸سیدی که تمام کسانی که از نزدیک شاهد کار های موثر ایشان از زمانی که به این سمت برگزیده شده اند بوده اند ، دلداده منش و روش او شده اند ، چرا که با حضور ایشان به طور محسوسی موانع سرازیر شدن برکات این سرچشمه عظیم مادی و معنوی به زندگی مردم با مجاهدت ایشان برداشته شده است،

🔸کسانی که از نزدیک با ایشان در ارتباطند مشی متواضعانه ایشان را دیده اند که ایشان به هیچ وجه از جنس سیاست مداران سیاست زده و از دماغ فیل افتاده نیست،‏حتی شنیده می شود که بعضی می گویند که این آقا شان و منزلت تولیت عظمای آستان قدس را از بین برده است!،
چون ایشان در مسیر خدمت به مردم هیچ شانی برای خودش قایل نیست!

🔸در باب خدمت های ایشان در همین فرصت اندک انتصاب ‏کسانی که چند سال نزدیک حرم آقا رفت و آمد دارند،بیان می کنند که از وقتی آقای رئیسی آمده اند به طور کاملا بی سابقه ای بسیاری از افراد مستضعف و محروم را نزدیک حرم می بینند که دنبال دفتر تولیت آستان قدس برای عرض حاجت می گردند، چرا که آوازه ی گره گشایی شبانه روزی ایشان را شنیده اند.

🔸بنده نویسنده فارغ از تمام حرف و حدیث هایی که درباره آمدن یا نیامدن حضرت آیت الله رئیسی در انتخابات ریاست جمهوری گفته می شود با توجه به حجم مطالب تخریبی که درباره ایشان در رسانه ها و شبکه های اجتماعی تولید و منتشر می شود ‏به این فکر می کنم که چطور محبوبیت و اخلاص این سید اولاد فاطمه دارد با دنیای سرمستان قدرت بازی می کند!.



جناب آقای روحانی، استخر ایستگاه آخرت خبر نمی کند!

جناب آقای روحانی ، چند سوال از شما دارم از شمایی که چرخیدن چرخ سانتریفیوژ برایتان اهمیت چندانی نداشت اما آمده بودید تا چرخ های اقتصاد را بچرخانید اما نمی دانم چرا در طول این چهار سالتان دنبال این چرخ ها در اروپا و آمریکا می گشتید؟! و البته فکر می کنم آن چرخ هایی را که پیدا کردید بالاخره چرخاندید!


جناب آقای روحانی ، روحانی محترم شما که با شعار اعتدال آمدید انصافا لبو فروش گفتن و به جهنم حواله کردن منتقدین و ده ها و صد ها گنده گویی دیگر شما به منتقدین مصداق اعتدال شما و پاداش منتقدین در دولت شما بود؟!


جناب آقای روحانی گیریم احمدی نژاد یک کشور خراب شده به دست شما داد که بعضی از طرفداران شما هنوز و بعد از چهار سال وقتی سخن از کارنامه اقتصادی شما می شود از این حرف ها می زنند، گیریم که تمام سخن هایی که در مورد احمدی نژاد می زنند صحیح باشد اما با این وجود شما چرا به مردم وعده دادید؟! وعده های صد روزه و غیر صد روزه؟ وعده بازگشت عزت به پاسپورت!، وعده رفع تحریم ها! ، وعده رفع نیازمندی مردم به یارانه اندک! ،

آیا به این وعده ها به همان خدایی که می پرستید عمل کردید؟ اگر نکردید چرا می گویید ما به تمام وعده هایی که دادیم عمل کردیم، ما از رکود عبور کردیم ، ما شرمنده مردم نیستیم!


آقای روحانی کسی که این مردم را نادان و نا آگاه فرض می کند و به جای سر خم کردن و ابراز پشیمانی و عذر خواهی از کم کاری ها و نواقصی که در کار هر کسی از جمله شما وجود دارد ، باز با کمال وقاحت در مقابل این ملت بزرگ می گوید شرمنده نیستیم چگونه انتظار دارد این مردم دوباره به او رای بدهند؟


آقای روحانی شاید هنوز فرصت بازگشت باشد که استخر ایستگاه آخرت خبر نمی کند! بیایید و خاطره خوبی از خودتان لااقل دراین روزهای آخر به عنوان یک روحانی، با تواضع و کوچکی کردن در مقابل این ملت بزرگ از خودتان به جای بگذارید و لااقل مثل بعضی همکارانتان در بعضی از جاها به اشتباهاتتان اعتراف کنید!.همین.

آتش غیرت ولایتمداران دامن توهین کننده به ساحت ولایت را خواهد گرفت

به نظر می‌آید دولتی که بی‌سابقه‌ترین نارضایتی را در میان دولت‌ها پس از اتمام چهار سال خود دارد، چند ماه مانده به انتخابات وارد فاز جدیدی از برنامه تبلیغاتی خود شده است که در بخشی از آن با اهانت به شخص اول مملکت در جملات دو پهلو و در لفافه و نقض سخنان ایشان، توجه مخالفین ولایت را به خود جلب کند و کم کاری خود را در ایجاد تقابل با نیروهای انقلابی و ساختن یک دو قطبی با این روش جبران کند.

حضرت علی(ع) می‌فرماید رسول خدا(ص) به من فرمود: «من برای امتم نه از مؤمن می‌ترسم و نه از مشرک؛ زیرا مؤمن را خداوند به واسطه ایمانش جلوگیری می‌کند و مشرک را خداوند به سبب شرکش از پای در می‌آورد، اما ترس من از برای شما از منافق زبان بازی است که مطابق اعتقادات شما سخن می‌گوید و برخلاف آنچه معتقدید عمل می‌کند»(نهج البلاغه، نامه 27)
همانطور که مشخص است در دین ما بدترین جایگاه، جایگاه منافق است!، منافق کسی است که در ظاهر دم از دین و ولایت می‌زند اما در عمل و رفتار و در سخنانش در جمع هم فکرانش انا معکم! می‌گوید و به دین و ولایت پشت می‌کند.

بی‌شک امروز برای خیل عظیم سربازان دین یک ولی بیشتر وجود ندارد و او نائب و حجت امام زمان(عج) است، کسی که زندگی در سایه او تمرین زندگی در سایه معصوم است، مهدی باوران و مهدی یاوران برای اثبات ادعایشان امروز یک راه بیشتر پیش رو ندارند و آن، پیروی و پشتیبانی از ولایت فقیه و شخص ولی فقیه است.

رئیس جمهور در این نظام مقدس نقش یک سرباز برای شخص ولی دارد و یک نیروی اجرایی برای نظام، یعنی اگر رهبر در این کشور به منزله مهندسی نقشه‌کش و راهبر است، رئیس جمهور عمله‌ای در این نظام بیش نیست و اما رئیس جمهوری که حد خود را نداند و بارها بی‌ادبی را با تئوری پردازی در مقابل ولی امر مسلمین و دهن کجی با سخنان وقیحانه به نائب امام زمان(عج) از حد بگذراند، بی‌شک اگر صبر حکیمانه نائب امام زمان شامل حالش شود، آتش غیرت امت ولایتمدار دامن او را خواهد گرفت!

جناب آقای روحانی! بارها و بارها جملات شما که گاهی با فاصله زمانی کمی بعد سخنرانی مقام عظمای ولایت ایراد شده و به نفی جملات ایشان پرداخته در فضای مجازی منتشر شده است اما موارد اخیر آن نشان می‌دهد که شما این بی‌ادبی به ساحت مقام مقدس نیابت امام زمان(عج) را از حد گذرانده و نمی‌خواهید از این رویه توبه کنید.

آقای روحانی! ما بسیجی‌هایی که آماده سر دادن در پی دستور ولی امر هستیم امیدواریم که سخنان مضحک و معنادار شما درباره آتش و منقل تعریض به جملات ولی امر مسلمین در این باره نباشد که اگر این موضوع اثبات گردد، ما توهین کنندگان به علی زمان را به حال خود نخواهیم گذاشت و بی‌شک به وظیفه دینی و ایمانی خود عمل خواهیم کرد.

 

مشی امام خامنه ای درباره دو یاور دیرین

شرایط امروز جمهوری اسلامی از نظر تحلیل اتفاقات و شرایط با توجه به فوت مرحوم هاشمی رفسنجانی در حساس‌ترین وضعیت خود قرار دارد، در این موقعیت آنچه مهم، الهام بخش و هدایت آفرین بوده، توجه دقیق و موشکافانه به جهت‌گیری، گفتار و پیام مقام عظمای ولایت است.

این دستور همیشه ایام به دلدادگان و پیروان ولایت گفته می‌شود که در شرایط گوناگون و در واکنش‌ها و برخوردها نباید آنچه دلمان می‌خواهد و تشفی خاطر ما است را انجام دهیم، بلکه ببینیم چه واکنش و عملی امروز به نفع اسلام و انقلاب اسلامی و مورد نظر مقام ولایت فقیه است و ما دقیقاً همان را انجام دهیم! تا خدای نکرده در تور امواج رسانه‌ای دشمن نیفتیم و بازی نخوریم.

شخصیت هاشمی رفسنجانی بی‌شک دارای ابعاد مثبت و منفی است، نقاطی موافق و معاضد نظام، ولایت و نکاتی مخالف، که آنچه در این شرایط هم از نظر دینی پس از مرگ وی و هم از نظر سیاسی درست به نظر می‌رسد، پرداختن به نکات مثبت و سابقه درخشان وی در خدمات و فعالیت‌های انقلابی است، اما با این وجود همیشه باید فعالیت این چند سال آخر عمر هاشمی رفسنجانی را در گوشه ذهنمان نگه داریم تا از رفتارهای نادرست این شخصیت بزرگ انقلاب و گروه‌هایی که شیفته آن رفتار هستند، تبری بجوییم.

نکته‌ای که امام خامنه‌ای پس از وفات رفیق مشترک ایشان و هاشمی رفسنجانی، یعنی آیت‌الله واعظ طبسی به وضوح بیان و تحسین نمودند، موضع‌گیری شفاف وی در ماجرای فتنه بود که همین نقطه ضعف هاشمی رفسنجانی است اما این نباید سبب شود که ما سابقه درخشان این سیف‌الاسلام را از یاد ببریم و به آن نپردازیم.

آیت‌الله طبسی یکی از نزدیک‌ترین یاران مرحوم آیت‌الله هاشمی بودند اما امتیاز آیت‌الله واعظ طبسی آن بود که دوستی‌ها و قرابت‌ها را در ماجرای فتنه کنار گذاشتند و به تقبیح اعمال نادرست فتنه‌گران و روشنگری در این زمینه پرداختند.

اما امروز بی‌شک برای هاشمی رفسنجانی، این شخصیتی که در رسیدن انقلاب به این نقطه از شکوفایی، نقش‌ها و مبارزات و معاضدات بسیاری داشتند و همواره صلاحیت خلف صالح امام را بیان می‌نمودند، همه پیروان صدیق ولایت دعا می‌کنند و رحمت و غفران وی را از درگاه ایزد منان طلب می‌کنند.

 

📎 http://razavi.farsnews.com/news/13951022001276

بزرگ ترین دستور پس از عبادت خدا / به بهانه تولد امام حسن عسکری علیه السلام

یکی از زیبایی های منحصر به فرد دین ما دستور های موکد و فراوان نسبت به دستگیری از نیازمندان و خیر رساندن به دیگران است تا جایی که نفع رساندن به دیگران در عرض ایمان به خداوند از بالاترین خصلت های خوب شمرده شده است که امام عسکری علیه السلام فرمودند:


 خَصْلَتَانِ لَیْسَ فَوْقَهُمَا شَیْ‏ءٌ الْإِیمَانُ بِاللَّهِ وَ نَفْعُ الْإِخْوَان

امام حسن عسکری علیه السّلام می فرمایند:

دو خصلت است بالا دست ندارد:

ایمان به خدا، و نفع رساندن به برادران.[تحف العقول عن آل الرسول ص، ص: ۴۸۹]

تا جایی که در احادیث توجه خداوند به انسان و استجابت دعا و رفع غم ها در گره گشایی از دیگران بیان شده است۱، کانه تو که در پی رفع حوائج دیگران میفتی ، خداوند پیگیر حوائج تو می شود که فرمود: الماشی فی حاجت اخیه کالساعی بین الصفا و المروه، حرکت کننده برای برطرف کردن خواسته دیگران مثل سعی صفا و مروه می ماند!.

اصلا از نشانه های مومن این بیان شده که خیررسانی به دیگران از او انتظار برود و دیده شود و این از زیبایی های بی نظیر دین ما برای رفع مشکلات افراد در اجتماع است.

محمدباقر قالیباف، شهردار تهران در وبلاگ خود نوشته است:

روزی رفته بودم خدمت آیت‌الله‌العظمی فاضل لنکرانی آن موقع در ناجا بودم. ایشان گفتند:

 من ۵۰ سال است دارم اسلام می‌خوانم. بگذار خلاصه‌اش را برایت بگویم  واجباتت را انجام بده. به‌جای مستحبات تا می‌توانی به کار مردم برس. کار مردم را راه بیانداز.بعد هم گفتند اگر قیامت کسی ازت سوال کرد، بگو فاضل گفته بود.

آزاده سرافراز مرحوم ابوترابی هم پیوسته شعارشان این جمله بود که : پاک باش و خدمت گزار!؛ کانه خدمت به مردم که خلق خدا هستند مسابقه ای است برای دوستان خدا که پیامبرش فرمود: خیرکم انفعکم للناس! بهترین شما کسی است که بیشتر به مردم نفع می رساند!
که شاعر می گوید:

صد ها فرشته بوسه بر آن دست می زنند
کز کار خلق ، یک گره بسته وا کند!

دستور خدمت به خلق تا حدی در دین ما مطرح شده که گاهی بعضی با دیدن این دستورات دچار سوء تفاهم شده و آن را تمام عبادت دانسته اند که:
عبادت بجز خدمت خلق نیست
به تسبیح و سجاده و دلق نیست

 گاهی همین سخن ممکن است دستاویزی برای ترک عبادات واجب شود که باید  در اصلاح آن گفت: پس از بندگی، آنچه مخصوص اوست/ عبادت بجز خدمت خلق نیست!

 

.....................

پینوشت:

 

١_گاهی نمی دانیم چرا گره از کارمان باز نمی شود در حالی که هیچ گاه اهل گره گشایی نبوده ایم!.

پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله:
من اراد ان تستجاب دعوته و ان تُکشف کربته فلیفرِّج عن معسرٍ

هر که می خواهد دعایش مستجاب و اندوهش بر طرف شود از شخص گرفتاری گره گشایی کند.

کنز العمال ح ۱۵۳۹۸

 

درسی که می شود از یلدا گرفت!

یلدا در نگاه اول چیزی نیست جز یک شب، طولانی ترین شب!، طولانی ترین مدت زمان تاریکی، چیزی که شاید در نگاه اول غم انگیز و ناراحت کننده باشد،

اما ما ایرانی ها این غم انگیز ترین را تبدیل به شاد ترین لحظات کرده ایم و این معجزه ماست! و یک درس برای تمام سال.


آن چیزی که یلدا را یلدا می کند هندوانه شب چله نیست!، بلکه چلچراغ لبخند دوستان و آشنایان و پدر و مادر در کنار هم است، چلچراغ پر نور و زیبایی که در این تاریکی طولانی از با هم بودن پدید می آید! و این بسیار زیبا و درس آموز است.


درسی که از یلدا می گیریم این است که تاریک ترین شب زندگی ما می تواند، زیباترین شب زندگی ما شود به شرط آنکه جلوه محبت ها و فرصت روشن کردن چراغ لبخند و مهمانی گرم همدلی ها را ببینیم و فراهم آوریم.

 

یلدا به ما این درس را می دهد که می شود از سخت ترین لحظه ها ، بهترین استفاده ها را برد، مردم از تاریکی یلدا برای نزدیک تر شدن به هم استفاده می کنند و البته چراغ محبت در تاریکی سختی هاست که جلوه می کند!، یکی از خاصیت های تاریکی های زندگی آن است که در آنها دل های با محبت کنار هم جمع می شوند، تاریکی هایی که دل های ما را به هم نزدیک تر کنند، در واقع روشنی هستند!،

در تمام تاریکی های زندگی یلدایی نهفته است، جایی که می توان غمی را به شادی بدل کرد و تنهایی کسی را از بین برد و چراغ محبت را روشن نمود،باید از تاریکی شب های زندگی برای روشن کردن چراغ محبت و دوستی استفاده کرد که این در واقع جشن انسانیت خواهد بود؛

فراموش نکنیم که یلدا برای ما یک درس است، درسی برای تمام سال.

دشمنان محرم و صفر در لباس مشکی!

دهه های جدید، خیانتی به نام دین

کسانی وجود دارند که اگر امروز زعیم شیعه شوند اثری از شیعه تا چندی بعد باقی نخواهد ماند، کسانی که به اسم دین و یاری امیرالمومنین می کوشند تا اسلام ناب باقی نماند و نامی از پیامبر بر مناره ها برده نشود!

شکی در آن نیست که همانطور که امام خمینی رحمه الله فرمودند ما هر چه داریم از محرم و صفر است و اصلا بقاء نام پیامبر به خاطر سیدالشهداست که فرمود "انا من حسین" اما العجب عده ای با نام دین در مسیر کم رنگ کردن عزای امام حسین علیه السلام گام برمی دارند!.

موضوع ایجاد دهه های جدید و بی سابقه برای عزاداری است که کانه هر روز به تعداد آنها افزوده می شود، سوال آنجاست که چرا اهل بیت و علمای گذشته این گونه عزاداری نمی کردند و چه انگیزه ای اعم از سیاسی و غیر سیاسی پشت این ماجرا است؟

این افراد آمده اند تا گنجینه ویژه بودن عزاداری سیدالشهداء سلام الله علیه را از مردم بگیرند!، جایی که اهل بیت علیهم السلام با حکمت و مصلحت تنها برای امام حسین علیه السلام مجلس عزای عمومی برپا می کردند! و فقط در مورد امام حسین علیه السلام داریم که اهل بیت یک دهه عزادار بوده اند؛ اگر بگویی شیعه در فشار بوده می گوییم حتی در مورد پیامبر خدا عزاداری عمومی مثل عزای سید الشهدا نبوده است!

در روایتی تصریح شده که در زمان امام صادق(ع)، شیعیان تنها ایام سالگرد شهادت امام حسین(ع) را عزای عمومی می‌دانستند و چنین عزایی را حتی در مورد پیامبر اکرم(ص)، امیر المؤمنین(ع)، فاطمۀ زهرا(س) و امام حسن(ع) نداشتند.
شیخ صدوق، علل الشرایع، ج ۱، ص ۲۲۵

نکته ای که در اینجا وجود دارد و دست دشمن در آن دیده می شود و دل انسان را به درد می آورد این است که خاصیت و حرارت عزاداری سیدالشهداء در دوران به ویژگی و منحصر به فرد بودن آن بوده است، انحصاری که بی شک مد نظر اهل بیت علیهم السلام بوده و در روش و دستوراتشان به کرات و وضوح بیان کرده اند و بعضی از علما حتی با همین تفکر اربعین گرفتن برای سایر اهل بیت را حرام اعلام کردند!
اما امروز بیم آن می رود که این گنجینه عظیم شیعه با فعالیت های یک عده محب کور و دیگران مغرض تحت الشعاع قرار بگیرد و ویژه بودن و حرارت خاص خود را در نزد عموم از دست بدهد.

اگر از تمام اشکالات ریشه ای به این عمل و این ادعا بگذریم، نکته ای که بی شک از نگاه این قشر پوشیده است ، رعایت مصالح اجتماعی و نگاه تربیتی در نسخه پیچیدن برای افراد جامعه با درجات ایمانی و معرفتی مختلف است، کسی نمی گوید اهل روضه بودن بد است که خوب است و افراد مستعد میتوانند هر روز خود را با روضه آغاز کنند اما اگر ما به راستی پیرو اهل بیت هستیم نباید این نسخه را جز در مواردی که دستور عمومی اهل بیت علیهم السلام است برای همه بپیچیم!.

بعد از دو ماه عزاداری محرم و صفر که مجالس شادی، مثل ازدواج و امثالهم به حرمت سید الشهداء علیه السلام برگزار نمی شده است، مردم برای ربیع المولود برنامه می چینند اما از قضا بعضی نهیب می زنند که چرا شادی می کنید؟ چرا لباس مشکی نمی پوشید؟ مگر نمی دانید چه و چه است؟، سوال اینجاست که مردم مجالس جشن را کی باید برگزار کنند و آیا
همین سیره اهل بیت علیهم السلام در برخورد با مردم و شیعیان بوده است که پاسخ واضح است.
نباید در این میان سود دنیایی یک عده منفعت طلب را از برپایی پشت در پشت و پی در پی این دهه های عزاداری را از خاطر برد ، مداحان و منبری هایی که با سوء استفاده از احساسات پاک جوان های مومن نسبت به خاندان رسالت و برپا کردن دهه هایی که هیچ دستور یا سنت محکم از اهل بیت در مورد آن ها نیست و بعضا با جعل احادیث یا پیدا کردن مطالب سست با احداث دهه های جدید در کنار تحت الشعاع قرار دادن عزاداری سید الشهداء ، سبب معرفی مذهب اهل بیت به عنوان مذهب بدون شادی،مذهبی که همه سال در آن باید گریان بود می شوند.

مقام معظم رهبری درباره اختصاص عزاداری عمومی و خاص در موارد معدود فرمایند:

روضه خوانی و سینه زنی باشد اما نه در هر عزایی، مخصوص امام حسینست حداکثر مربوط به بعض ایمه آن هم نه به این وسعت مثل شب و روز تاسوعا و عاشورا، ۲۱ماه رمضان،مثلا در مورد حضرت موسی بن جعفر من لزومی نمیبینم سینه زنی بشود یا سالگرد شهادت حضرت زهرا مناسبتی ندارد نوحه خوانی وسینه زنی کنیم بهترست شرح مصایب گفته شود که گریه آورست.۱۳۷۰/۱۱/۲۹

مدافعان حرم قاچاقی

یکی از موضوعات داغ در فضای امروز جامعه مسئله مدافعان حرم و جنگ ما در عراق و سوره است، شکی در آن نیست که حضور ما در این جبهه لازم است، شکی در این نیست که فعالیت ما در این جبهه باعث می شود که لازم نباشد در خانه خودمان بجنگیم و این هزینه بالا را متحمل شویم،

امروز طبق سخنان صریح مقام عظمای ولایت و مسئولین، حضور ما در این جنگ ها به صورت لشکر کشی همه جانبه نسیت، و تنها حضور ما یک حضور مستشاری است و این یک موضوع مهم است!، در این میان بسیاری از جوانان دیده می شوند که عشق حضور در این جبهه مقدس دفاع از حرم را دارند اما آیا اجازه شرعی و قانونی برای حضور عناصر غیر متخصص و مستشار در این جبهه وجود دارد؟

 برای پاسخ دادن به این پرسش باید به یک مقدمه بپردازیم و آن اینکه در معارف دینی خدای تعالی از تک تک نعماتی که به ما داده سوال می کند که در چه راهی صرف کرده ایم و آیا بهترین استفاده ممکن را از آن کرده ایم یا نه!، و در موضوع صدمه زدن به بدن علمای ما قائل به حرمت هستند ،چه حتی شما یک تیغ روی دستتان بکشید!، حالا در موضوع جان انسان که بالاترین نعمت خدادادی است چطور خدای تعالی حساس نیست؟

از طرف دیگر موضوع شهادت و مقام بالای شهید در راه خدا مطرح است که حتی شخصی مثل امام حسین علیه السلام برای یک مصلحت بالا که حفظ دین و ماندن اسلام است جان خود و خانواده خود را فدا می کند! ، اما کی ما می توانیم به این موضوع پی ببریم که یک مصلحت بالاتری وجود دارد که ما مجوز داریم برای حفظ آن جان خود را فدا کنیم؟ ، پاسخ آن است که ما یک رهبر شجاع و آگاه داریم که حجت شرعی در دستان اوست، در زمان غیبت ولی فقیه سرپرست ماست و ایشان باید اعلام جهاد کنند که بر ما واجب شود و حال آنکه اعلام جهاد عمومی نشده است!

سوال این است که جوانی که بدون کسب اجازه شرعی و فقط با رابطه یا جا زدن خود در میان سربازان سایر کشور ها و آن هم بدون شناخت منطقه جنگی و بدون آموزش نظامی لازم وارد این میدان می شود و جان خود را در کمترین زمان ممکن از دست می دهد در آن دنیا چنین شخصی امتیاز می گیرد یا بازخواست می شود؟

افرادی می آمدند پیش امام خمینی رحمه الله و به ایشان عرض می کردند که دعا کنید ما شهید شویم! ، ایشان در پاسخ عرض می کردند که دعا می کنم پیروز شوید و ثواب شهادت را ببرید!؛ جان بر کف بودن مهم است اما با رعایت منطق و صلاح و مصلحت، شکی در آن نیست که اسلام دین منطق است و حضور بسیاری از جوانان عادی البته با روحیه و شوق ستودنی در این جبهه مستشاری منطقی نیست و حتی مورد تایید مسئولین نظامی ما هم نمی باشد.

در عصر رسانه،حوزه ساکت، یک حوزه مرده است!

وقتی جهان داران در مورد فرایند جهانی شدن و برداشته شدن مرز های فرهنگی در فضای رسانه ای امروز صحبت می کنند ، از این ارتباط بین فرهنگ ها با تعابیر جذابی یاد می کنند اما همیشه پشت شعار های قشنگ و تئوری پردازی های عوام فریبانه، لبخند قدرت طلبانه ی اصحاب زر و زور وجود دارد که از این رسانه هایی که امروز مثل خون در پیکره جهان جاری است استفاده می کنند تا این خون، ژن تفکر آنها را به عنوان عنصر حیات بخش منتشر نماید و سایر فرهنگ ها در سایه این پمپاژ قوی و دارای جذابیت های روز ، در شیب انفعال قرار گیرند و مضمحل شوند.

در این میان و در دنیای امروز که صحبت کردن در جهان یعنی داشتن رسانه قوی و ایدئولوژیک ، در واقع تفکر اسلام ناب در عصر حاضر و در میان این همه صدای رسا و بظاهر جذاب ساکت است!،

تفکر اعتقادی ناب شیعه در واقع در این دنیای رسانه های نوین که مردم جهان از فرهنگ منتشر شده توسط آنها رنگ می گیرند ، یک دفینه راز آلود و گران بهاست که افراد زیادی از آن خبر ندارند.

امروز نداشتن رسانه و محتوای قابل عرضه در این عرصه به معنای نداشتن زبان است و حوزه ما که مرکز تفکر دینی ماست مثال عالمی است که زبانی برای ارتباط با دیگران و بیان عقاید حقه خود ندارد که اینگونه عالمی بود و نبودش فرق زیادی ندارد.

با این وجود در این عصر رسانه و ارتباطات بی حد بین فرهنگ ها در این عرصه، بیم آن می رود که در آینده ای نه چندان دور تفکر ناب شیعی تنها در پیکره حوزه علمیه باقی بماند، یک حوزه منزوی که با مرگ فاصله ای نخواهد داشت!، مطلبی که در سخنان عتاب آمیز رهبر حکیم انقلاب خطاب به حوزه در موضوع لزوم تحول در حوزه سال ها پیش به آن اشاره شد.