سلام و درود بر دوستان و محبان آل الله ـ علیهم السلام ـ

وبـلاگ آل الله ـ علیهم السلام ـ با همین سبک و سیاق به شــور ِ شیریـن انتـقال و تغییـر کرد.

از این به بـعد اونـجا مطلب میذارم

لطفا تغییر لینک یادتون نره


فکر و اندیشه


امام علی ـ علیه السلام ـ : ثَـمَرَةُ التفریــطِ النـَّدامَةُ و ثـَمَرَةُ الحَزمِ الـسَّلامَةُ

حاصلِ کوته فکـری پشیمانـی و حاصل دور اندیشـی سلامت است.


نهـج البلاغـه ـ حکمت 181

اندوختـن برای دیـگران


امام علی ـ علیه السلام ـ : یا بنَ آدم ما کَسَبَت فَوقَ قُوتِکَ ، فَأنتَ فِیـهِ خازِنٌ لِغَیرِکَ

ای فرزنـد آدم! آنـچه را که بیش از نیاز خود فراهم کنـی، برای دیـگران انـدوختـه ای.


نــهج البلاغــه ـ حکمت 192

ارزش ولایت

معدن بردباری و جایـگاه علم و دانش است. هماننـد دریایی که آب در آن موج مـی‌زند علم و دانـش در سینـه‌اش موج می‌زنـد و او آنـرا می‌شکافـد و نـشر می‌دهـد. 1 اینـها را پدرش امام سجـاد ـ علیه السلام ـ در وصفش فرموده است. شکافنده بودنش در علمِ اولین و آخرین را پیامبـر هم به جابر‌بن‌عبداله انصاری فرموده بود. 2

نـکته‌ای از نـکات و علوم بی‌پایان الهی و ولایی که سینـه به سینـه از جد بزرگوارش به او رسیـده بود را به یـکی از اصحابش گفت. بعد از آنـکه چهار پایه و اساس اسلام را بیان کرد؛ آخرین و مهمتـرین اساس را که ولایت باشد ذکر کرد و در ادامه گفت: هیـچ چیز ماننـد ولایت دارای اهمیت نیست و به آن توصیـه نـشده است. ( بُنِیَ الإسلامُ علی خَمسِ، علی الصلاةِ و الزَکاةِ و الصَّومِ و الحَجِّ و الوَلایةِ و لم یُنادَ بِشیءٍ کما نُودیَ بالوَلایةِ  ـ کافی ، ج 2 ، ص 18 )

انـگار امام باقر ـ علیه السلام ـ با این گوهر افشانی آب پاکی را روی دست همه ریـخته است که بدانیـد ای مردم، اسلام بدون حقیقتِ فراموش شده‌ی ولایت آل الله ـ علیهم صلوات الله ـ که در روز غدیر خم از جانب خدا تعیین شد اسلام واقعـی نیست. نماز و روزه‌ای که طبق سنت رسول الله و اهل بیت نباشد قبول نیست. حجـی که در پایان آن به لقای امام معصـوم نینـجامد حج نیست. نـه اینـکه در پایان موسم حج باید امام معصوم را دید. نه ...! باقر آل محمد ـ علیه السلام ـ فرموده‌انـد: تمام الحـجِ لِقاءُ الإمام. 3  در مفردات راغب در مورد کلمه‌ی " لقاء " آمده است که ادراک با حس ، بصر و بصیرت را لقاء می‌گویند. 4 در حال حاضر اگر ادراک حسی و بصری امکان ندارد ادراک بـصیرتی که ممکن است. مهمترین ادراک همین است. مثل اویس قرنی که پیامبـر را اینطور درک کرد و بعد حسی و بـصری شد. ادراک بـصیرتی همان اطاعت بی‌چون و چـرا از دستور العمل‌هایشان است.

هر چه که خانه خدا را طواف کننـد، عبادت کننـد، قرآن بـخواننـد و سر به سجده بـگذارند ولی به ولایت الهی حضرت امیرالمؤمنین علی ـ علیه السلام ـ ایمان نداشته باشنـد باز هم اهل آتشنـد. این را جناب رسول الله ـ صلی الله علیه و آله ـ فرمودند. در رابطه با ارزش ولایت امام علی ـ علیه السلام ـ گفته است که اگر بـنده‌ای خداوند متعال را هفتاد سال زیر ناودان کـعبه عبادت کند در حالی که  شب‌ها  به نماز ایستاده و روزها روزه‌دار است و ولایت  علی‌ بن‌ ابیطالب را نداشته باشد از بینی او را به آتش می‌اندازند. 5 ( لَو عَبَدَاللهَ عبدٌ سَبعینَ خَریفاً تحتَ المیزابِ قائماً لیله، صائماً نَهاره و لَم یَکن لَه وَلایةُ علی بن ابیطالب لَأکبـَّهُ اللهُ علی مِنـخَریهِ فی النّار )  کسی که ارزش ولایت حضرت امیرالمومنین علی ـ علیه السلام ـ را زیر سوال می‌برد مثل کسی است که نور خورشید را  در روز روشن انـکار می‌کند. این تشبیه را نوشتـم تا خودتان به حماقت و خباثت منـکرین ولایت امام علی ـ علیه السلام ـ پی‌بـبرید.

امام باقر ـ علیه السلام ـ فرمود: ما اهل بیت ریسمان خداونـدی و وسیـله‌ی ارتباط او با خلق هستیم. ما رحمت خداوند هستیـم که بر بنـدگانش ارزانی داشتـه است. 6



1 ـ ترجـمه الـقطره ( قـطره‌ای از فضائل اهل بیت علیـهم السلام  ) ، ج 1 ، ص 512 ، ح 3 .

2  ـ الاحتـجاج ، ترجـمه جـعفری ، ج 1 ، ص 152 .

3  ـ وسائل الشیـعه ، ج 10 ، ص 255 .

4  ـ المفردات ، ج 1 ، ص 745 .

5 ـ تفسیر جنابادی، ج4 ، ص 228 . به نقل از " انقلاب اسلامی بازگشت به عهد قدسی " ، ص 19 ، اثر استاد اصغر طاهر زاده

  6 ـ امالی شیخ طوسی ، مجلس 34 ، ح 4 .


بازنــشر در:   الرحیــم    حرف تو     شفقنــا     مفیــد نیـــوز    دیــده بان     مرصاد   

احوال مـردمِ دنیـا در بیـان مولا

مردم در دنيا دو دسته ‏اند، يكى آن كس كه در دنيا براى دنيا كار كرد، و دنيا او را از آخرتش بازداشت، بر بازماندگانش از تهيدستى هراسان، و از تهيدستى‌اش در امان است؛ پس زندگى‌اش را در راه سود ديگران از دست می دهد.

و ديگرى آن كه در دنيا براى آخرت كار می كند و نعمت‏هاى دنيا هم بدون تلاش به او روى می آورد، پس بهره‌ی هر دو جهان را چشيده و مالك هر دو جهان می شود. با آبرومندى در پيشگاه خدا صبح می كند و حاجتى را از خدا درخواست نمی كند مـگر آنـكه حاجت‌روا مـی ‏شود.

نهج البـلاغه ـ حکمت 269 ـ ترجـمه مرحوم دشتـی.

ثبـت بقیــع در سازمان یونــسکو


باز نـشر در:   مفیــد نیــوز   

از باران تا شفاعت

دو سه دقیقه از وقت کلاس گذشته بود. سریع وارد کلاس شد و  پشت میز نشست. گفتیـم: استاد دهـه کرامت بر شما مبارک. گفت: منم روز دختـر رو به همه شما تبریـک میگـم. (همه خندیدیـم) استاد گفت: تا حالا شده فقط به قصد زیارت حضرت معصومه ـ سلام الله علیها ـ به قم برید؟! بیائید یه بار هم که شده برای خرید کتاب و دیدن رفقا به قم نریم؛ مثل علماء فقط به قصد زیارت بریم.

 استاد گفت: پدر آیت الله ناصری 1 ـ حفظه الله ـ از علمای نجف بود. یک زمانی از نـجف آمد قم برای زنـدگی. بعد از چند مدت به دلیل بارش کمِ باران خشکسالی شد. خلاصه وضـع زنـدگی مردم خیلی دشوار شد. مردم به سمت حرم مطـهر کریـمه آل الله، حضرت معصومه ـ سلام الله علیـها ـ به راه افتادنـد تا خدا را به حق این بانوی بزرگ قسم بدهنـد که به آنـها رحم کند و باران بیایـد. مردم دسته دسته می‌رفتنـد سمت حرم.

میرزای قمی ـ اعلی الله مقامه الشریف ـ می‌آینـد به خواب پدر آیت الله ناصری و به ایشان می‌گوینـد: به مردم بگو برای طلب باران بیاینـد سر قبـر من. از حضرت معصومه ـ سلام الله علیها ـ چیزهای بزرگتـری را بـخواهید؛ شفاعت در آخرت را بـخواهیـد.

پدر آیت الله ناصری طبق توصیـه‌ی میرزای قمی عمل می‌کند. مردم را می‌آورد سر قبر میرزای قمی تا آنـجا دعا کننـد. بعد از گذشت چند ساعت از دعا، باران شروع به باریدن می‌کنـد.

وقتی استاد این قضیـه رو گفت به خودم گفتـم: کسی که کرامت کریمه آل الله، حضرت معصومه ـ سلام الله علیها ـ نصیبش شده باشد اینـجوری مستجاب الدعوة می‌شود. مردم می‌آیند سر قبرش و با دست پـُر بر‌می‌گردنـد. این تازه مقام یکی از شیعیان حضرت معصومه ـ سلام الله علیها ـ است. مقام خودِ حضرت معصومه ـ سلام الله علیها ـ دیگر چیست ؟!


یا فاطمة المعصومه إشفعی لنا فی الجنــّة


مطلب مرتبط:  فداها أبـوها


باز نـشر در:       عمارنامـه      صراط نیــوز     مفید نیــوز     الرحیــم


1 ـ ایشان از علمای اخلاق فـعلی اصفهان هستنـد.

دعای پیامبـر برای عالم و جاهل

خود را یار و یاور پیامبـر می‌دانستنـد. فـخرفروشی می‌کردنـد که ما با پیامبـر هم صحبتیــم. با اینـکه بیشتــر اوقات با پیامبـر بودنـد؛ از راه و روش او بوئـی نبـرده بودنـد. در عین اینـکه صاحب ادعاهای دهان پُرکـُن بودنـد ولی باطنـی سراب‌گونـه داشتنـد. انـگار نسیم وحی به مشامشان نرسیده بود. دست‌مایه‌ی اصلی انسانیت‌شان را از بیـن برده و وجدان خود را نادیده گرفتـه بودند. در ظاهر پیـرو پیامبـر بودند و در پشت پرده دشمنش.بار دیـگر جسارت کردنـد. همان‌هایی بودنـد که خود را پا در رکاب پیامبر می‌دانستنـد. اینبـار پیامبـر در بستـر بیماری بود و لحظات آخر حیات دنیوی را سپـری می‌کرد. ظاهراً آخرین جسارت به پیامبـر محسوب می‌شد اما در حقیقت آغاز فصلی دوباره برای ظلم‌های بیشتـر بود؛ هم به خود پیامبـر و هم به اهل بیتـش.

خود را مدافـع حقوق بـشر می‌داننـد. هر وقت فرصت صحبت داشتـه باشنـد از رعایت حقوقِ انسانی دم می‌زننـد. فقط دم می‌زننـد اما عمل ... !!!با شعار فریبی به جان و مال مردم می‌افتنـد. به بهانـه‌ی اینـکه ما قدرت اول جهانی هستیـم به عقاید دیـگر ادیان توهیـن می‌کننـد. فقط ادعا دارنـد که ما مصلـح هستیم اما در حقیقت مفسـدنـد؛مثل همان‌هایی که در صدر اسلام روحیـه‌ی ایمان‌گرایی در وجودشان معنایی نداشت و به دنبال منافع دنیـوی خود بودنـد. دین را دستاویزی برای رسیـدن به اهداف شومشان قرار  می‌دهنـد.

می‌ترسنـد. از عاقبت هلاکت بارِ خود خبر دارنـد. شاید الإسـلام یَـعلو و لایُـعلی علیـه 1 را نشنیـده باشند،  ولی مطمئن هستنـد که در برابر حقیقت اسلام و شخصیت‌های والایش باید سر تعظیـم فرود آورنـد.

کسانی که امروز در قالب های مختلف به شخصیت بلنـد‌مرتبـه پیامبر اکـرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ توهین می‌کننـد و از هیـچ عملی برای خدشـه‌دار کردن راه و روش تضمین شده‌اش دریـغ نمی‌کننـد به در بستـه خورده‌انـد. این توهیـن‌ها به ساحت مقدس پیامبر سابقه‌ای دیریـنه دارد. اگر توهین به ساحت پیامبـر از روی جهل باشد پیامبـر برای آمرزش و هدایت توهیـن کننـده دعا می‌کنـد و در صدد گشایش راه خوشبختـی و سعادت برای او می‌باشد؛ مثل داستان شخص یهودی که زباله به سر پیامبـر می‌ریخت. 2 در مقابل اگر کسی از روی علم و مغرضانه به شخص پیامبـر توهیـن کنـد نه تنـها محبان حضرت برای نابودی‌اش دست به دعا می‌شوند بلکه پیامبـر هم برای نابودی‌اش دعا می‌کنـد. امید که به دعای حضرت رسول الله ـ صلی الله علیه و آله ـ توهیـن کنندگان به ساحتش هر چه سریع‌تر نابود شونـد.

باز نـشر در:   شفقــنا      عمارنامـه      بچه های قلم



1 ـ من لا یحضره الفقیـه ـ ج 4 ـ ص 334 . اسلام بر هر دينى برترى دارد و هيچ دينى بر او علوّ و برترى ندارد.

( این حدیث شریف از جناب رسول الله ـ صلی الله علیه و آله و سلّـم ـ است )

2 ـ برای مطالعه نمونه دیگر که به عنایت پیامبر و به وسیله امام حسن ـ علیه السلام ـ صورت گرفت می توانید

به این لینک مراجعه کنید.

پای درس ائـمه غریب بقیـع


امام حسن مجتبـی، کریم آل الله ـ علیه السلام ـ

ذره‌ای از حکمت‌های نهفتـه شده در سینـه‌اش را برای یکی از یارانـش بیان کرد. امام حسن ـ علیه السلام ـ فرمـود: ای جعیـد بن همدان! مردم چـهار دستـه‌اند:

ـ دسته‌ای ایـمان و عمل صالح دارنـد و اخلاق ندارنـد.

ـ دستـه‌ای ایمان و عمل صالـح ندارنـد و اخلاق دارند.

ـ دسته‌ای نه ایمان و عمل صالح دارنـد و نه اخلاق، که این دستـه بدترین افراد هستنـد.

ـ و دسته‌ای که هم ایمان و عمل صالح دارنـد و هم اخلاق، این دسته بـهترین افراد هستنـد.

پی‌نوشت: ترجمة الامام الحسن من تاریخ دمشق، ص 160 ـ تألیف ابی‌القاسم بن الحسن الشافعی الدمشقی المعروف بابن عساکر (با اندکی تصرف).

 

جناب زین العابدین امام سجاد ـ علیه السلام ـ

به امام سجـاد ـ علیه السلام ـ گفت: در این شب و سرد و بارانی چه به همراه دارید و به کجا می‌روید؟ امام سجاد ـ علیه السلام ـ در حالی که مقداری هیزم و آرد روی شانه‌ی خود داشت و آنـها را حمل می‌کرد به سوال کننـده که از اصحابش بود فرمود: سـفری در پیش دارم که در آن به زاد و توشه نیـاز مـُبرم دارم. گفت: اجازه دهیـد خدمتـکارم اینـها را برایتان بیاورد و به شما کمک کنـد. حضرت قبول نـکرد. برای بار دوم گفت: بـگذارید خودم اینـها را همراه شما بیاورم. حضرت فرمود: این وظیفه خود من است و تنـها خودم باید آنـها را به مقصد و به دست مستحقین برسانم؛ وگرنـه برایم سودی نـخواهد داشت.

بعد از گذشت چند روز از آن ماجرا امام سجاد ـ علیه السلام ـ را دید و به حضرت گفت: یابن رسول الله فرموده بودید سفری پیش رو دارم، اما من آثار و علائـم سفر در وجود شما نمی‌بینم! حضرت فرمود: بله، سفری در پیش دارم اما نه آنـچه تو فـکر کرده‌ای! منظورم سـفرِ مرگ، قبـر و قیامت است که باید خود را برای آن مهیـّا می‌کردم. امام در ادمه فرمود: هر کس خود را در سفر آخرت ببیند از حرام و کار‌های خلاف شرع می‌پرهیـزد و همیشه در کمک کردن به دیـگران سعی می‌کند.

پی‌نوشت: چهل داستان و حدیث از امام سجاد ـ علیه السلام ـ، داستان هفـدهم، تألیف عبداله صالحی  (‌با اندکی تصرف).

 

امام محمدبن علی، باقر آل محمد ـ علیه السلام ـ

باقر آل محمد ـ علیه السلام ـ به فرزند و جانشین بعد از خود فرمود: فرزندم! خداوند سه چیز را در سه چيز را در سه چيز ديگر مخفی کرده است؛ رضای خود را در طاعتش مخفی کرده، بنابراين هيچ طاعتی را کم نشمار، چرا که ممکن است رضای خدا در آن باشد.غضب خود را در نافرمانی‏اش مخفی کرده، بنابراين هيچ معصيتی را کوچک ندان، زيرا ممکن است خشم خدا در آن باشد. و دوستان خود را در ميان آفريدگانش مخفی کرده، بنابراين هيچ ‏کس را تحقير نکن، زيرا ممکن است اين شخص همان ولی خدا باشد.

تـذکر: در ظاهر، اين وصيتِ امام خطاب به فرزند و وصيش امام صادق ـ عليه‏السلام ـ است، ولی در حقيقت براي مردم در هر عصر و زمان است.

پی‌نوشت: وصایا الصادقَیـن (مجموعه وصیت‌های امام باقر و امام صادق ـ علیهما السلام ـ) وصیت اول. تالیف محمود شریعت زاده خراسانی.

 

امام جعفـر بن محمد، صادق آل محمـد ـ علیه السلام ـ

از اصحاب خاص امام جعفـر صادق ـ علیه السلام ـ محسوب می‌شد. مفضل بن عمر نام داشت. از حضرت  پرسیـد صراط چیست؟ حضرت فرمود: صراط همان راه به سوی معرفت و شناخت خدای عزوجل است که دو قسم دارد. يک صراط در دنيا، و يک صراط در آخرت. صراط دنیـوی همان امام معصوم است که بنا به دستور حضرت حق واجب‌الاطاعه هست؛ هر کس آن را در دنيا بشناسد و به او اقتدا کند بر صراط آخرت که پلی روی جهنـم در آخرت است به سلامتی عبور خواهد کرد و هر کس او را در دنيا نشناسد پای او روی صراط خواهد لغزيد، و به جهنم خواهد افتاد.

پی‌نوشت: گنجبنه نور (پرسش های مردم و پاسخ های امام صادق ـ علیه السلام ـ)، بخش پرسش های پیرامون مرگ، تالیف احمد قاضی زاهدی (با اندکی تصرف).

باز نــشر در :   عمارنامه   صراط نیــوز     مفیـد نیــوز     وعده صادق      بچه های قلم

هلاکت، عاقبت بی بـصیرتی

وارد مسجـدِ کوفه شد. دو رکعت نماز خوانـد. جنـگ جمل را تازه خاتـمه داده بـود. بالای منبـر جناب رسول الله ـ صلی الله علیه و آله ـ رفت تا از حکمتهایی که سینـه به سینـه دریافت کرده بود برای مـردم بـگوید.1 لب به سخن باز کـرد تا وجـودِ مخاطبانی را که پیـرو حق هستنـد، نورانی کنـد و زمینـه‌های رشد و پویایی آنـها را فراهم آورد. این مسأله را  طبق گوهر افشانی امام هادی ـ علیه السلام ـ که در زیارت جامعه کبیـره می‌فرماینـد: " کلامـُکم نور و أمـرکم رشد " 2 می توان متـوجه شد. امام علی ـ علیه السلام ـ در مسجـدِ کوفه فرمود: ای مـردم من از دو چیـز در مورد شما می‌ترسم؛ هوا پرستـی و آرزوهای طولانی. پیروی از خواهش‌های نفس، انسان را از راه حق دور می‌کنـد و آرزوهای زیاد آخـرت را از یادِ انسان می‌بـرد. 3

بدون دقت نظر در مسائلِ روزگار و فهمِ عمیقِ وقایع اظهار نـظر می‌کردنـد. کار به جایی رسیـد که فقط رأی و عقیده خود را حق می‌پنداشتنـد. این در حالی بود که سردمدار حق را می‌شناختنـد و در رکابش شمشیـر زده بودنـد. پیروی آنـها از خواهش‌های نفسانی و اجتهاد‌های خالی از بصیـرتشان معبـودی سراب‌گونه برایشان درست کرده بود که بدون چون و چرا تحت فرمانش بودنـد و در نهایت موجب دور شدنشان از حق و حقیقت شد." می‌گفتنـد چرا علی ـ علیه السلام ـ در صفین به صلح با معاویه راضی شد و جنگ را ادامه نداد. غافل از اینـکه علی ـ علیه السلام ـ دست از جنگ برنداشت مگر به خاطر سستی و بی‌درایتی یارانش که مسأله‌ی حکمیت را به راه انداختنـد." 4 اینـها همان خوارج‌انـد که تعصب دینـی خود را با جهالت در هم‌آمیـخته بودند5 و چون بی‌بصیرت بودنـد طبق جهالت خود تصمیم‌های افراطی می‌گرفتنـد. امام علی ـ علیه السلام ـ در وصف شخص جاهل می‌فرماید: لایُری الجاهلُ إلا مفرِطاً أو مفرِّطا،6 یعنی شخص جاهل یا کــُند می‌رود یا تنـد.

خوارج اهل عبادت بودنـد. اهل مسجد بودنـد. نشانه‌های ظاهری عبادت کنندگان در آنـها نمایان بود اما بـصیرت و درایت که از مهمترین ویژگی‌های عبادت کننـدگان است در آنـها دیده نمی‌شد. می‌آمدنـد گوشه‌ی مسجـد می‌نشتنـد و گاهی بین خطبه‌های امام علی ـ علیه السلام ـ فریاد می‌زدند: لا حـکمَ إلا لله یا می‌گفتنـد: الـحکمُ لله لا لک یاعلی. ذره‌ای بصیرت در وجـود آنـها موج نمی‌زد. با اینـکه از راویان شنیـده بودنـد پیامبـر ـ صلی الله علیه و آله ـ فرموده: "علی همیشه با حق است و حق همیشه با علی‌ست و حق بر زبان علی جاری‌ست، علی هرکجا باشد حق همانجاست " باز هم علی ـ علیه السلام ـ را تکفیـر می‌کردند. هلاکت خوارج از بی‌بصیرتی آنـها بود. صادق آل محمـد ـ علیه السلام ـ در بیان عاقبت بی‌بصیرتی می‌فرماید: الْعَامِلُ عَلَى غَيْرِ بَصِيرَةٍ كَالسَّائِرِ عَلَى غَيْرِ الطَّرِيقِ لَا يَزِيدُهُ سُرْعَةُ السَّيْرِ إِلَّا بُعْداً ، یعنی کسی که بدون بصیرت عمل می‌کنـد مثل کسی است که در راه ناصحیـح قدم بر‌می‌دارد، هر چه اینـگونه عمل کنـد جز دور شدن از حقیقت و مطلوب چیزی به او زیاد نمی‌شود.

از قبیل افراد خوارج صفت که از خود اظهار نظرهای توخالی و گاه مغایر با عقاید اسلامی داشتنـد در طول تاریخ انقلاب اسلامی هم به چشم می‌آینـد. همانـگونه که خوارج از مواضع اصلی حکومت امام علی ـ علیه السلام ـ که عدالت محوری بود گریزان بودنـد؛ اشخاصی هم در تحقق اهداف و آرمان‌های انقلاب اسلامی اختلال ایجاد می‌کننـد. اینـگونه افراد به خیال اینـکه پیروز میدان می‌شوند دست به این کارها می‌زنند اما در حقیقت شکست می‌خورند.



1 ـ نهج البلاغه ـ ترجمه مرحوم دشتی ـ ابتدای خطبه 42. ( با اندکی تصرف )

 2 ـ گفتار‌های شما اهل بیت نور و روشنایی و دستورالعمل‌های شما باعث رشد و تـکامل است.

3 ـ خطبه 42 نهج البلاغـه، ترجمه‌ی مرحوم دشتـی.

4 ـ کتاب الجمـل، اثر شیخ مفیـد ـ رحمة الله علیـه ـ، ترجمه دکتر دامغانی، ص 34.

 5 ـ مجموعه آثار استـاد شهیـد مطهری ـ رحمة الله علیـه ـ، ج4، ص 966.

 6 ـ بـحارالانــوار، ج1 ، ص 159.

7 ـ الغـدیر ـ ج 10 ـ ص 71

8 ـ الکافـی ـ ج 1 ـ ص 43

باز نــشر در:   صراط نیــوز  ــ  شفقــنا  ــ  وعــده صادق 

تقدیـر از بانـگ عدالت

ما که منتـظر امام زمان هستیم، باید در جهتی که حکومت امام زمان ـ علیه آلاف التحیة و الثناء و عجل الله تعالی فرجه ـ تشکیل خواهد شد، زندگی امروز را در همان جهت بسازیم و بنا کنیم. البته ما کوچکتـر از آن هستیم که بتـوانیم آن گونه بنایی را که اولیای الهی ساختنـد یا خواهنـد ساخت، بنا کنیم. اما باید در آن جهت تلاش و کار کنیـم. مظهر عدل پروردگار امام زمان ـ عـج ـ است و می دانیـم که بزرگترین خصوصیت امام زمان ـ عـج ـ که در دعاها و زیارات و روایات آمده عدالت می باشد." یملأ الله به الارض قسطا و عدلا". ما باید امروز جامعه را جامعه ی عدالت بکنیـم. در بنای یک جامعه عدالت از همه چیـز مهمتـر است.

عدالت به معنای عدم تبعیض در حقوق و حدود و احـکام است. عدالت یعنی کمک به مردم محروم و ضعیف. عدالت یعنی این که برنامه ها و حرکت کلی کشور در جهت تأمیـن زندگی مستضعفان باشد. عدالت به معنای این است که کسانی که در زیر سایه ی سنگین نظام طاغوتی از حقوق خود محروم ماندند به حقوقشان برسنـد. عدالت یعنی این که عده ی خاصی برای خوشان حق ویژه ای قائل نباشنـد. عدالت یعنی اینـکه حقوق انسانی و اجتماعی و عمومی و حدود الهی یکسان بر مردم اجرا شود. اگر جلوی کسانی که با تکیـه و فریب و زور و یا بر اساس کارهای ناصحیـح و مبتنی بر عقل های مادّی و منحرف از معنویت توانستنـد به چیزهایی که حق آنـها نبوده است، دست پیـدا کننـد، گرفتـه شود تا فرصتـی برای ادامه ی کار خود پیـدا نکننـد عدالت تحقق پیـدا کرده است.

( بیانات آیة الله العظمی خامنـه ای ـ حفظه الله ـ در دیدار با مسئولان و اقشار مختلف مردم ـ 1368/12/22 )

حدود یک سال است که سایت خبری ـ تحلیلی سلام فسا راه اندازی شده که دغـدغه اصلی مسئولین محترم آن به بار نشستـن عدالت اجتماعی است. از اینـرو بر خود لازم دانستـه از آنان که در جهت تحقق آرمان های حضرات آل الله ـ علیهم صلوات الله ـ و هم چنین پیشبـرد اهداف نظام مقدس جمهوری اسلامی تلاش می کننـد تقدیر و تشـکر به عمل آید. امید که نزد خداوند منان مأجـور باشنـد.